عنوان مقاله :
بررسي مقايسهاي ديدگاه لايبنيتس و استاد مطهري درباره معنا و گستره معرفت فطري و لوازم معرفت شناختي آن در الهيات
پديد آورندگان :
كريمي ، احمد حوزه علميه قم - انجمن كلام اسلامي - گروه كلام دانشگاه قرآن و حديث , احمدي ، محسن دانشگاه قرآن و حديث
كليدواژه :
معرفتشناسي ديني , ادراكات فطري , شهيد مطهري , لايبنيتس , فطرت , معرفت پيشين.
چكيده فارسي :
پذيرش وجود ادراكات فطري ميتواند اساس باور مشترك انسانها به حقايقي همچون وجودي مطلق يعني خداوند باشد. اين مقاله به روش توصيفي و تحليلي به بررسي آراي لايبنيتس و شهيد مطهري درباره وجود ادراكات فطري در نهاد انسانها و بازتاب آن در معرفتشناسي دين پرداخته است. لايبنيتس تمام تصوّرات انساني كه از ذهن و عقل و نه از حواس و امور خارجي حاصل شده باشد و ضروريترين آنها تصوّر خداوند است را فطري ميداند؛ ولي شهيد مطهري فقط تصديقات فطري را پذيرفته و امالقضايا را اصل تناقض ميداند و نيز از احساسات فطري سخن ميگويد كه منشاء آن قلب است و قوه عاقله انسان هم آن را تصديق ميكند. فطرت ديني نزد شهيد مطهري ناظر به حوزه شناختي يعني دين و توحيد و حوزه خواستي چون ميل به حقيقتجويي وكمالجويي است. نظريه لايبنيتس با معرفي خدا در منظومه معرفتياش به نحو پيش از تجربه و بهعنوان پايهايترين بنياد معرفت به شكل مؤثري در دفاع از معرفت پيشين ديني به كار ميآيد؛ امّا نظريّه استاد مطهري از يك گرايش و احساس حقيقتطلبي سخن ميگويد و هر چند از وجود معرفت فطري ديني دفاع ميكند، امّا وجه پيشيني آن را انكار ميكند و آن را به قلب و نه عقل پيوند ميزند. نتايج اين پژوهش نشان داد كه تلقي متفاوت اين دو از ماهيّت فطرت و تأكيد لايبنيتس بر هماهنگي پيشين بنياد، موجب ميگردد تا بر مبناي نظريه او توجيه باور به خدا بر اساس الگوي معرفتشناسي برونگرا محقّق گردد و بار اثبات مدعا بر عهده خداناباوران باشد.
عنوان نشريه :
تحقيقات كلامي
عنوان نشريه :
تحقيقات كلامي