بررسي رابطه علي تروماي سازماني و سكوت سازماني با توجه به نقش ميانجي هوش هيجاني مديران (مورد مطالعه: شركتهاي بانك ملت)

فاقد عنوان لاتين

سازمان ها با تلاطم و دگرگوني مواجه مي باشند. اين امر ايجاب مي نمايد كه با اتخاذ راهكارهايي درمواجه با شوك هاي شديدي كه در نتيجه اين دگرگوني ها به آن ها وارد مي گردد، بتوانند در صحنه رقابت باقي بمانند. تئوري تروماي سازماني يكي از جديدترين تئوري ها در عرصه رفتار سازماني و مديريت مي باشد كه با هدف اثرات رواني و جسمي براي فرد و گروه در يك سازمان مورد بررسي قرار مي گيرد. هدف اين پژوهش، بررسي رابطه علي تروماي سازماني و سكوت سازماني با توجه به نقش ميانجي هوش هيجاني مديران مي باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف كاربردي و از نظر جمع آوري داده‌ها از نوع پژوهش هاي توصيفي – پيمايشي به شمار مي آيد. جامعه آماري پژوهش، تعداد 758 نفر از مديران و كارشناسان شركت هاي بانك ملت مي باشد كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي ساده، نمونه اي به تعداد 255 نفر انتخاب شده اند. براي جمع آوري اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. براي تجزيه و تحليل داده ها از روش مدل سازي معادلات ساختاري و از نرم افزار PLS Smart استفاده شده است. نتايج پژوهش نشان مي دهد كه تروماي سازماني با سكوت سازماني رابطه مثبت و معنادار و تروماي سازماني با هوش هيجاني رابطه منفي و معناداري دارد. همچنين بين هوش هيجاني و سكوت سازماني رابطه منفي و معناداري وجود دارد. با توجه به ميزان سكوت سازماني، توجه بيشتر به عوامل موثر در تروماي سازماني ضروري است. پيامدهاي حاصل از تروماي سازماني، اثرات تخريبي زيادي بر سازمان ها و به ويژه سرمايه هاي انساني مي گذاردكه ماحصل آن به صورت سكوت سازماني تجلي مي يابد.

فاقد چكيده لاتين