بررسي پديدارشناسانة گرايش دانشجويان با رشته‌هاي غيرمرتبط به تحصيل در رشته‌هاي روان‌شناسي و مشاوره

Phenomenological Study by Students Tendency Irrelevant to Study in the Fields of Psychology and Counseling

هدف اين پژوهش، بررسي پديدارشناسانة گرايش دانشجويان با رشته‌هاي غيرمرتبط به تحصيل در رشته‌هاي روان‌شناسي و مشاوره است. روش اين پژوهش، كيفي و پديدارشناسي است كه در آن به مطالعة عميق پرداخته شده است. با استفاده از روش پژوهش كيفي از نوع پديدارشناسانه، 20 نفر (17 زن و 3 مرد) از ميان افرادي كه در مقطع كارشناسي در رشته‌اي غير از رشته‌هاي مشاوره يا روان‌شناسي تحصيل كرده‌اند و در مقطع ارشد يا دكتري، يكي از اين دو رشته را انتخاب كرده‌اند، در سال 1399 به شيوة نمونه‌گيري هدفمند، بر پاية اصل اشباع و با تكراري‌شدن پاسخ‌ها انتخاب شدند و به مصاحبة نيمه‌ساختاريافته پاسخ دادند. يافته‌هاي پژوهش به‌صورت جدول‌هايي طبقه‌بندي و براساس پاسخ‌هاي مشاركت‌كنندگان به هر سؤال به‌صورت جداگانه ارائه شدند. براي تحليل داده‌ها از روش هفت‌مرحله‌اي كلايزي استفاده شد. نتايج نشان مي‌دهد كه افراد به دلايل متفاوتي از جمله عوامل دروني مانند علاقه‌نداشتن يا عوامل بيروني مانند كاربردي‌نبودن رشتة قبلي تغيير رشته مي‌دهند. براساس اظهارات بسياري از شركت‌كنندگان يكي از عوامل مؤثر در تغيير رشته جايگاه اجتماعي بهتر از رشتة قبلي در جامعه است. به‌نظر مي‌رسد حضور مشاور آگاه و مطلع از امور براي شناسايي علايق و توانمندي‌هاي واقعي افراد به‌منظور جلوگيري از هدررفتن سرمايه، وقت و انرژي فردي و اجتماعي امري بديهي و واضح است كه كمتر به آن توجه شده است.

The purpose of this study is to examine the phenomenology of the inclination of students with unrelated disciplines to study psychology and counseling. The research method is qualitative and phenomenological, and the study is in-depth. Using a phenomenological qualitative research method, 20 individuals (17 females and 3 males) were selected among those who have studied in other fields of counseling or psychology at the undergraduate level and at the master’s or PhD level, one of the two in 2020. They were selected according to the principle of saturation and by repeating the responses through a purposive sampling method, and answered a semi-structured interview. The research findings were categorized separately and the participants were presented individually for each question. The Colaizzi’s seven steps of phenomenological analysis was used to analyze the data. The results indicated that the participants did not change their field of study due to various reasons, including internal factors such as lack of interest or external factors such as impracticality. According to the participant, one of the effective factors in changing the subject may be the social status compared to the previous subject in the society. It seems it is neccessery to consult an informed advisor to identify real interests and skills, which avoids wasting capital, time, and human and social energy.