كليدواژه :
اخلاق فضيلت , سلوك عملي , عرفان نظري , عينيگرايي اخلاقي , نسبيگرايي اخلاقي
چكيده فارسي :
در متن حاضر با روش توصيفي- تحليلي، اعتبار نسبي گرايي اخلاقي را از منظر انديشه عرفاني بررسي مي كنيم. با تمركز بر نسبي گرايي معرفتي و هنجاري، ابتدا به نظر مي رسد دروني بودن تعاليم و تساهل در رفتار، عرفان را به تاييد نسبي گرايي اخلاقي متمايل مي كند. اما با تحليل مباني، منابع و معيارهاي معرفتي عرفان و با در نظر داشتن مراحل دشوار سلوك و به ويژه با ملاحظه سفر پاياني عارفان، پذيرش نگاه نخست را دشوار مي يابيم. درنهايت به اين نتيجه مي رسيم كه نقد تفسير نسبي گرايانه از تاثيرات عرفان بر اخلاق، مسيري براي تثبيت اخلاق عرفاني، با دو وصف عينييت باوري معرفتي و فضيلت مداري هنجاري است. در وجه معرفتي، تصديقات و تمايلات مشترك و فطري، امكان تشخيص امور سازگار و ناسازگار با هستي و آگاهي انسان را فراهم مي سازد. در وجه هنجاري نيز، ضمن ملاحظه نفس الامر ارزش هاي اخلاقي، تعليم متعلمان برحسب رتبه وجودي آنان تنظيم مي شود و تا تحصيل فضيلت هاي اخلاقي پايدار ادامه مي يابد.چكيده: در متن حاضر با روش توصيفي- تحليلي، اعتبار نسبي گرايي اخلاقي را از منظر انديشه عرفاني بررسي مي كنيم. با تمركز بر نسبي گرايي معرفتي و هنجاري، ابتدا به نظر مي رسد دروني بودن تعاليم و تساهل در رفتار، عرفان را به تاييد نسبي گرايي اخلاقي متمايل مي كند. اما با تحليل مباني، منابع و معيارهاي معرفتي عرفان و با در نظر داشتن مراحل دشوار سلوك و به ويژه با ملاحظه سفر پاياني عارفان، پذيرش نگاه نخست را دشوار مي يابيم. درنهايت به اين نتيجه مي رسيم كه نقد تفسير نسبي گرايانه از تاثيرات عرفان بر اخلاق، مسيري براي تثبيت اخلاق عرفاني، با دو وصف عينييت باوري معرفتي و فضيلت مداري هنجاري است. در وجه معرفتي، تصديقات و تمايلات مشترك و فطري، امكان تشخيص امور سازگار و ناسازگار با هستي و آگاهي انسان را فراهم مي سازد. در وجه هنجاري نيز، ضمن ملاحظه نفس الامر ارزش هاي اخلاقي، تعليم متعلمان برحسب رتبه وجودي آنان تنظيم مي شود و تا تحصيل فضيلت هاي اخلاقي پايدار ادامه مي يابد.