تنظيم درمان‌گرانۀ سبك زندگي: يك مداخله كوتاه‌مدت براي پيشگيري و درمان اضطراب بر اساس درمان چندبعدي معنوي خداسو

سبك زندگي به عنوان عاملي زمينه‌ساز براي سلامت يا اختلال رواني اهميت زيادي دارد. عدم تنظيم سبك زندگي از يك‌سو زمينه را براي اختلال رواني فراهم مي‌كند و از سوي ديگر باعث تداوم و تشديد اختلال روان‌شناختي مي‌‌شود. هدف پژوهش حاضر، معرفي روش مداخله براي تنظيم سبك زندگي است كه بر اساس تجربۀ باليني حاصل شده است.اين مطالعه در يك پروتكل ده‌جلسه‌اي صورت گرفته است كه در آن از يك‌سو افراد روش تدريجي تنش‌زدايي بدني ذهني را تمرين مي‌كنند و از سوي ديگر سبك زندگي خود را متعادل مي‌كنند. اين برنامه، مداخلۀ سبك زندگي را در چند بخش كنش‌هاي كلي، مديريت ذهن و مديريت روابط مورد توجه قرار داده است و بر اساس برنامۀ باليني جان‌بزرگي و نوري تنظيم شده است كه سال‌ها براي مراجعان مختلف استفاده شده است. برنامۀ گفته‌شده براي 42نفر از مراجعان مضطرب كه داوطلب شركت در برنامه گروهي بودند، اجرا و نتايج آن گزارش شده است. نتايج نشان داد كه پروتكل تنظيم سبك زندگي در قالب يك روش درمان گروهي براي اضطراب، هم از نظر كارشناسان و هم از نظر باليني، اعتبار لازم را دارد و مي‌تواند در سطح بالايي، بُعد معنوي سبك زندگي را در افراد فعال كند. تنظيم سبك زندگي با فعال‌سازي بعد معنوي، مي‌تواند اضطراب افراد را در سطح شخصيت به‌طور معناداري كاهش دهد و از عود اختلال روان‌شناختي پيشگيري كند؛ آرامش ناشي از اين تنظيم نيز به رفع مشكلات روان‌شناختي كمك مي‌كند. همچنين در اين برنامه، اضطراب آشكار و پنهان، اضطراب اجتماعي (عامل L) و خودسرزنش‌گري (عامل O)، به‌طور معناداري كاهش يافته و قدرت «من» (عامل C)، هشياري نسبت به خود (عامل Q3) و آرامش رواني (عامل Q4) به‌طور معنادار افزايش داشته است. در نتيجه تنظيم درمان‌گرانۀ سبك زندگي بر اساس درمان معنوي خداسو، مي‌تواند هم جنبۀ تعادل‌بخش و هم تعالي‌بخش داشته باشد.