خُرده استراتژي وحدت در نهج‌‌البلاغه

Sub-strategy of Unity in Nahj al-Balaghah

رويكرد فرآيندي و سيستمي به مديريت علوي مي‌‌تواند زمينه را براي تقويت دانش و مهارت‌‌هاي مناسب به منظور رويارويي با چالش‌‌هاي دنياي معاصر فراهم آورد. بر اساس اين رويكرد، استراتژي كلان دستيابي به اهداف كلي حكومت اسلامي و در كنار آن، خرده استراتژي‌‌هايي براي دست يافتن به اهداف مياني را مي‌‌توان در برخي خطبه‌‌ها و نامه‌‌هاي اميرالمؤمنين (ع) در نهج‌‌البلاغه سراغ گرفت. اين خرده استراتژي‌‌ها و اهداف فرعي، با نوعي همگرايي، راه رسيدن به آن اهداف كلّي را هموار مي‌‌سازند. مقاله حاضر مي‌‌كوشد به روش تحليل و توصيفي، يكي از اين خرده‌‌ استراتژي‌‌ها يعني استراتژي حصول وحدت اسلامي را از منظر نهج‌‌البلاغه مورد بررسي قرار دهد. يافته‌‌هاي تحقيق نشان مي‌‌دهد وحدت اسلامي صرفًا يك تاكتيك موقت براي دستيابي به برخي اهداف سياسي يا يك توصيه اخلاقي و اجتماعي نيست، بلكه در بيان اميرالمؤمنين (ع) ، اركان سه‌‌گانه استراتژي يعني چشم‌‌انداز، بررسي و ارزيابي محيط داخلي و خارجي و راهبردها مورد اشاره قرار گرفته است.

A process and system approach to Alawite management can provide the basis for strengthening the appropriate knowledge and skills to meet the contemporary world's challenges. According to this approach, the macro strategy of achieving the general goals of the Islamic government and its sub-strategies to achieve the middle goals can be found in some sermons and letters of the Amir al-Mo'menin (AS) in Nahj al-Balaghah. With a kind of convergence, these sub-strategies and sub-goals pave the way for achieving those overall goals. The present article tries to examine one of these sub-strategies, namely the strategy of achieving Islamic unity, according to Nahj al-Balaghah through analytical and descriptive methods. The findings show that Islamic unity is not just a temporary tactic to achieve some political goals or moral and social advice, but in the statement of the Amir al-Mo'menin, the three pillars of the strategy are the vision, study, and evaluation of the internal and external environment and strategies.