عنوان مقاله :
بازتاب انديشه ومنش سياسي امام علي عليه السلام در آيينه "خطبه شقشقيه
پديد آورندگان :
پروانه زاد، الناز دانشگاه بجنورد - گروه علوم سياسي , جمشيدي، محمدحسين دانشگاه تربيت مدرس - گروه روابط بين الملل
كليدواژه :
امير مؤمنان امام علي عليه السلام , خطبه شقشقيه , نهجالبلاغه , امامت , سياست متعالي , صيانت ذات
چكيده فارسي :
نسبت سنجي بين خطبه شقشقيه وكليت ميراث پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و اميرمؤمنان عليه السلام، سنت فرهنگي اسلام را در قالب معرفت سياسي امامت و ولايت پديدار مي سازد. اين داوري از آن رو اهميت مييابد كه "خطبه ناتمام شقشقيه" را از سويي ميتوان آيينه تمام نماي مهمترين تحولات سياسي و اجتماعي دانست كه نه تنها در جامع نهج البلاغه كه در كليت ميراث خاندان عصمت بازتاب يافته است و از سويي ديگر، مي توان آن را به مثابه تصديق كننده راستين مسائلي دانست كه زوايايي از فكر و فلسفه راستين زندگاني را در علم و عمل ديني- حكومتي امام علي عليه السلام ترسيم مي كند. بدين سان، درمسير اوليه ارائه پاسخ به اين پرسش كه وجود تقارن معنايي وتناسب محتوايي در بين ميراث فرهنگي امامj و خطبه سوم نهج البلاغه در خصوص آسيب شناسي حكومت پس از پيامبر صلي الله عليه و آله و تحولات جامعه عصر آن حضرت حامل چه پيامي است؟ امكان اين فرضيه فراهم مي شود كه اميرمؤمنان عليه السلام در انديشه سياسي و كنش هاي سياسي و اجتماعي خود داراي ملاحظاتي اساسي و تعيين كننده بود كه از جهان بيني توحيدي، عقلانيت مدني و درايت سياسي آن حضرت ناشي شده و براساس "آموزه هاي اسلام" مبتني بر قرآن كريم و سنت پيامبر اكرمk قوام يافته و بيانگر نگاه متعالي و انساني او به سياست و رهبري جامعه و ارتباط صيانت ذات حضرتش با آن است. چنين فرضيه اي رساننده اين معناست كه وحدت نظر و عمل در همه شئون اعتقادي و سياسي اميرالمؤمنين جريان يافته و در قالب "سياست متعالي" و"صيانت ذات"1 كه بدون ترديد مهمترين اركان رهبري و حكمراني راستين در يك جامعه ديني محسوب مي شود متجلي گرديده است. در مسير اخذ اين معنا روش تفسيري "هرمنوتيك عام" را به منزله چارچوب روشي اين نوشتار برگزيده ايم تا به واسطه آموزه هاي شلايرماخر بتوانيم عمل تفسير متن (خطبه شقشقيه) را در تبيين موقعيت زيست ديني- سياسي گوينده آن، معطوف به شرايط زمين هاي متن به كار گيريم.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي نهج البلاغه