عنوان مقاله :
آواهاي القاگر در مرگ نگارههاي بدر شاكر السياب با تكيهبر نظريه موريس گرامون
پديد آورندگان :
پارسائي ، محبوبه دانشگاه فردوسي مشهد , حيدريان شهري ، احمدرضا دانشگاه فردوسي مشهد - گروه زبان و ادبيات عربي
كليدواژه :
شعر معاصر عربي , واكه , همخوان , بدرشاكر السياب , موريس گرامون
چكيده فارسي :
زبان، مجموعهي آوا هايي است كه القاگر احساسات و عواطف گونهگون و انگار هايي از رنگ ها و رايحه ها هستند؛ بدين ترتيب، زبان، تودهاي از آوا ها و نشانه هاي نابسامان نيست؛ بلكه شبكهاي است نظاممند و درهم بافته از لايه ها و پيوند ها يعني هر پاره از گفتار يا متن، از خلال همكاري و پيوستگي همه سطوح زباني متمايز، سازماندهي مي شود.هدف پژوهش حاضر، تحليل و ارزيابي آوا هاي القاگر در سروده هاي بدر شاكر السياب است؛ يكي از مباحث برجستهاي كه بايد در اشعار اين سراينده نامدار بهصورت جدي مورد توجه قرار گيرد، بحث آوا ها و القا هاست. شاعر جيكور يكي از شاعران چيرهدستي است كه از آواها، براي همراه ساختن خواننده با خويش بهرهي فراوان برده است؛ نگارندگان در اين جستار كوشيدهاند تا بر بنياد نظريه موريس گرامون، زبانشناس نامدار فرانسوي به خوانش و تحليل القاگري آواها در سرودههاي سراينده سوگوار عراق، بدر شاكر السياب دست يازند و در اين راستا با كاربست روش توصيفي –تحليلي به بررسي نشانه ها و شاخصه هاي موسيقايي سروده هاي بدر شاكر السياب بهويژه واكهها و همخوانها پرداختهاند؛ خوانش و تحليل چكامههاي بدر شاكر السياب بر بنياد نظريه آواهاي القاگر گرامون نشان مي دهد كه متناسب با مضامين چكامههاي سيّاب و متأثّر از نفوذ عميق و ژرف روح سوگباري و اندوه در انديشه و زبان شاعر، واكه ها و همخوانهاي پربسامد سرودههاي او نيز همين بار معنايي منفي، تيره و حزنآلود را تكرار ميكنند؛ به ديگر بيان، يافتههاي اين پژوهش نشان ميدهد كه آوا هاي القاگر در سرودههاي بدر شاكر السياب به توصيف شكست روحي و جسمي مردمان سرزمين شاعر مي پردازد و از لحاظ آوايي، اشعار او مرگنگارههايي است از شك و ترديد، سرخوردگي و دلمردگي و اندوه و بدبيني.
عنوان نشريه :
زبان و ادبيات عربي
عنوان نشريه :
زبان و ادبيات عربي