تاثير سياست سازماني بر خلاقيت كاركنان وزارت ورزش و جوانان از طريق پنهان كردن دانش و نقش تعديلگر تعهد حرفه اي

The Impact of Organizational Policy on the Creativity of Ministry of Sports and Youth Employees by Concealing Knowledge and the Modifying Role of Professional Commitment

اين پژوهش با هدف تاثير سياست سازماني برخلاقيت كاركنان وزارت ورزش و جوانان از طريق پنهان كردن دانش و نقش تعديلگر تعهد حرفه اي انجام شد. جامعه آماري پژوهش، كاركنان وزارت ورزش و جوانان به تعداد 1171 نفر بودند. نهايت تعداد 350 نفر به‌عنوان نمونه به صورت تصادفي طبقه اي نسبي انتخاب شدند. شايان ذكر است كه اين پژوهش،از لحاظ هدف كاربردي و از توصيفي - پيمايشي بود. ابزار پژوهش پرسشنامه مربوط به اطلاعات شخصي، سياست سازماني نقشبندي و ميراني (1398)، خلاقيت كاركنان جورج و ژو (2001)، پنهان كردن دانش سرنكو و بونتيس (2016) و تعهد حرفه‌اي كلايكمن و هنينگ (2000) بود. روايي صوري و محتوايي ابزار پژوهش توسط گروهي از اساتيد صاحب‌نظر و روايي سازه آن به‌وسيله تحليل عاملي تاييدي مبتني بر مدل معادلات ساختاري تاييد گرديد. براي تجزيه‌و‌تحليل‌ داده‌ها از نرم افزارهاي اس.پي.اس.اس.، اس.پي.اس.اس.سمپل-پاور و آموس استفاده گرديد. نتايج نشان داد كه سياست سازماني اثر منفي و معناداري بر خلاقيت كاركنان دارد. همچنين سياست سازماني اثر مثبت و معناداري بر پنهان كردن دانش دارد. پنهان كردن دانش اثر منفي و معناداري بر خلاقيت دارد. بعلاوه مشخص گرديد كه سياست سازماني بر خلاقيت كاركنان از طريق پنهان كردن دانش اثر منفي و معناداري دارد. نتايج نشان داد كه تعهد حرفه‌اي مي‌تواند نقش تعديلگري بين تاثير سياست سازماني بر پنهان كردن دانش داشته باشد. نظر به اينكه خلاقيت در كاركنان وزارت ورزش و جوانان مهم است به مديران پيشنهاد ميشود براي كاركناني كه دانش خود را به اشتراك مي‌گذارند آنها را تشويق كنند و تعهد حرفه‌اي كاركنان را افزايش دهند.

The aim of this study was to influence the organizational policy on the creativity of the employees of the Ministry of Sports and Youth by hiding knowledge and the moderating role of professional commitment. The statistical population of the study was 1171 employees of the Ministry of Sports and Youth. Finally, 350 people were selected as a sample by relative stratified random sampling. It is worth mentioning that this research was applied in terms of purpose and descriptive-survey. The research tools were Naqshbandi and Mirani (1398) organizational policy questionnaires, George and Zhou (2001) employee creativity, Serenko and Bontis (2016) concealment of knowledge, and Kleikman and Henning (2000) professional commitment. The face and content validity of the questionnaires were confirmed by a group of experts and its construct validity was confirmed by confirmatory factor analysis. SPSS, SPSS Sample-Power and Amos software were used to analyze the data. The results showed that organizational policy has a negative and significant effect on employee creativity. Organizational policy also has a positive and significant effect on knowledge concealment. Hiding knowledge has a negative and significant effect on creativity. The results showed that organizational policy has a negative and significant effect on employee creativity by hiding knowledge. Professional commitment can also play a moderating role between the impact of organizational policy on knowledge concealment. As creativity is important in the staff of the Ministry of Sports and Youth, managers are encouraged to encourage employees who share their knowledge and increase the professional commitment of the staff.