عنوان مقاله :
مقايسه اثربخشي آموزش شناختدرماني مبتني بر ذهنآگاهي با آموزش تنظيم هيجان بر كاهش هيجانخواهي و خودآسيبرساني در نوجوانان مستعد اعتياد ساكن در مراكز شبه خانواده
عنوان به زبان ديگر :
Comparison of the effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy with emotion regulation training on sensation seeking and self-harm behavior in adolescents susceptible to addiction
پديد آورندگان :
كاشفي نيشابوري، جهانگير دانشگاه آزاد اسلامي - پرديس علوم تحقيقات خوزستان - گروه روانشناسي , افتخار صعادي، زهرا دانشگاه آزاد اسلامي واحداهواز - گروه روانشناسي , پاشا، رضا دانشگاه آزاد اسلامي واحداهواز - گروه روانشناسي , حيدري، عليرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحداهواز - گروه روانشناسي , مكوندي، بهنام دانشگاه آزاد اسلامي واحداهواز - گروه روانشناسي
كليدواژه :
شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي , تنظيم هيجان , هيجان خواهي , خودآسيب رساني , نوجوان
چكيده فارسي :
اين پژوهش با هدف مقايسه اثربخشي آموزش شناختدرماني مبتني بر ذهنآگاهي با تنظيم هيجان بر هيجانخواهي و خودآسيبرساني در نوجوانان مستعد اعتياد انجام شد. روش پژوهش آزمايشي با طرح پيشآزمون- پسآزمون- پيگيري بود. تعداد 45 نفر از نوجوانان ساكن در مراكز شبه خانواده اداره بهزيستي شهر تهران با روش نمونهگيري هدفمند انتخاب و با روش تصادفي در قالب دو گروه آزمايش و يك گروه گواه گمارش شدند. هر يك از گروههاي آزمايش به مدت 8 جلسه آموزش داده شد و گروه گواه در ليست انتظار قرار گرفت. دادهها با پرسشنامههاي آمادگي به اعتياد ويد و بوچر، هيجانخواهي آرنت و خود-آسيبرساني كلونسكي و گلن جمعآوري شدند. براي تحليل دادهها از آزمونهاي تحليل واريانس و آزمون تعقيبي بونفروني استفاده شد. نتايج نشان داد كه آموزش تنظيم هيجان در مقايسه با شناختدرماني مبتني بر ذهنآگاهي تأثير بيشتري بر كاهش هيجانخواهي و خودآسيبرساني دارد و اين تأثير در دوره پيگيري ماندگار است (0/05>p). بر اساس يافتهها، جهت كاهش مشكلات روانشناختي نوجوانان مستعد اعتياد از روشهاي شناختدرماني مبتني بر ذهنآگاهي و آموزش تنظيم هيجان در قالب كارگاههاي آموزشي و درماني استفاده گردد.
چكيده لاتين :
The purpose of this study was to compare the effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy training with emotion regulation on sensation seeking and self-injury in susceptible to addiction adolescents. The research method was experimental with pretest-posttest-follow-up design. A total of 45 adolescents residing in pseudo-family centers of the Welfare Office of Tehran were selected by purposeful sampling and were randomly assigned to two experimental and one control groups. Each of the experimental groups was trained for 8 sessions and the control group was placed on the waiting list. Data were collected using the Weed & Butcher addiction potential scale, Arnet Inventory of Sensation Seeking, and Klonsky and Glenn Self-Injury Questionnaire. Analysis of variance and Bonferroni post hoc tests were used to analyze the data. The results showed that emotion regulation training had a greater effect on reducing sensation seeking and self-harm than the mindfulness-based cognitive therapy, and this effect persisted during the follow-up period (p < 0.05). According to the findings, to reduce the psychological problems of adolescents susceptible to addiction, mindfulness-based cognitive therapy and emotion regulation training should be used in educational workshops.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي نوين روانشناختي