اثربخشي توانبخشي شناختي مبتني بر حركت بر جهت يابي و علائم عصب شناختي كودكان داراي اختلال يادگيري غيركلامي

Investigating the effectiveness of motor based cognitive rehabilitation on orientation and neuropsychological symptoms in children with non-verbal learning disorder

اختلال يادگيري غيركلامي، اختلالي است كه در آن كودكان علاوه بر ضعف هاي شناختي در انجام مهارت هاي حركتي نيز ضعيف هستند. هدف از انجام اين پژوهش بررسي اثربخشي توانبخشي شناختي مبتني بر حركت بر جهت يابي و علايم عصب شناختي كودكان داراي اختلال يادگيري غيركلامي بود. اين مطالعه از نوع نيمه تجربي با اجراي پيش آزمون- پس آزمون است. جامعه اين پژوهش شامل كليه دانش آموزان داراي اختلال يادگيري غيركلامي شهرستان بافق در سال تحصيلي 88-89 بود كه از اين بين 30 دانش آموز به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفي در دو گروه آزمايشي (15 نفر) و گروه كنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهاي اين پژوهش شامل، پرسشنامه عصب روان شناختي كانرز، پرسشنامه گلدستاين و پرسشنامه رشد حركتي اوزتسكي بود. برنامه درماني توانبخشي شناختي مبتني بر حركت در طي 10 جلسه 60 بر روي گروه آزمايش اجرا شد سپس داده ها با روش، تحليل كوواريانس تك متغيره مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج نشان داد كه بعد از اجراي برنامه درماني، در حافظه، توجه، وضعيت شناختي، كاركرد اجرايي و جهت يابي كودكان گروه آزمايش بهبود حاصل شد (0.01>P)؛ بنابراين، مي توان نتيجه گرفت كه برنامه توانبخشي مبتني بر حركت با تاكيد بر فعاليت هاي حركتي و آموزش مداوم مولفه هاي شناختي مي تواند به ترميم كاركردهاي اجرايي آسيب ديده در دانش آموزان داراي اختلال يادگيري غيركلامي كمك كند.

Non-verbal learning disorder (NLD) is a disorder in which children are deficient in motor skills in addition to cognitive impairments. The purpose of this study was to investigate the effectiveness of motor based cognitive rehabilitation on orientation and neuropsychological symptoms in children with NLD. The present study followed a quasi – experimental (pretest- posttest with control group) design. The research population included all children with NLD in Bafgh city from which 30 children were selected through available sampling and then randomly were assigned to an experimental group (15 students) and a control group (15 students). The research instruments consisted of a neuropsychological Conner, Oseretsky and Goldestain questionnaire. Motor based cognitive rehabilitation program was done in 10 sessions. Data were analyzed using ANOVA in SPSS. The results of the study showed that attention, memory, cognition and executive function of the experimental group improved after intervention (p < 0/001). Also improvement in Orientation after intervention was observed (P<0/01). The results of the statistical analysis showed that motor based cognitive rehabilitation can improve neuropsychological and orientation in NLD children.