كليدواژه :
بي‌سرپرست , بدسرپرست , حضانت , كودكان و نوجوانان , مباني فقهي حقوقي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: خانواده، هستۀ مركزي هر جامعه است؛ درواقع، آيندۀ نسل بشر، وابسته به يك خانواده سالم و به دنبال آن، تربيت صحيح فرزندان مي‌باشد، به‌طوري‌كه در بحث «حضانت» كه لازمۀ تربيت است؛ بايد دقت لازم را مبذول داشت تا بتوانيم جامعۀ مستحكم و سالم‌تري داشته باشيم. پژوهش پيش‌رو با هدف استخراج مباني فقهي و حقوقي موردنظر شارع و مقنن در مورد حضانت فرزندان آسيب‌پذير (بي‌سرپرست و بدسرپرست) انجام شده است تا وضعيت حضانت و سرپرستي فرزندان موصوف، بهبود يابد.
روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش اَسنادي و با مراجعه به منابع معتبر فقهي و حقوقي نوشته شده است.
يافته‌ها: يافته‌هاي پژوهش، نشان‌گر اين است كه در وهلۀ اوّل، والدين طفل و نظام قضايي كشور، بايد صلاح و مصلحت طفل را مدنظر قرار دهند و نظام قضايي در خصوص واگذاري حضانت، موقعيتي را ايجاد كند كه آينده طفل، مورد خدشه قرار نگيرد؛ به‌عبارت‌ديگر، فرد يا سازماني كه حضانت طفل، برعهده او قرار گرفته است، بايستي تمام تلاش خود را در جهت سلامت جسمي، روحي، ديني، اخلاقي و... مبذول دارد تا طفل مذكور، در آينده بتواند براي جامعۀ خود، فردي مفيد باشد؛ نه اين‌كه مخلّ نظم و امنيّت شده و وجود وي باعث ناامني در جامعه شود. بدين‌ترتيب رعايت غبطه و مصلحت كودك يا نوجوان يكي از مباني فقهي و حقوقي است كه مورد توجه فقها و قانون‌گذار نيز قرار گرفته است. ديگر مباني فقهي و حقوقي حضانت و سرپرستي كودكان و نوجوانان‌بي‌سرپرست و بدسرپرست، عبارتاند از: قاعدۀ لاضرر، قاعدۀ تعاون، قاعدۀ حفظ نظام، قاعدۀ نفي سبيل، قاعدۀ احسان، قاعدۀ المؤمنون عند شروطهم، امورحسبه و اصل كرامت.
نتيجه‌گيري: پس از بررسي‌ها و مطالعات انجام‌شده درزمينۀ مباني حضانت و سرپرستي فرزندان مذكور، به برخي از مباني فقهي و حقوقي اشاره شد و درنهايت پيشنهادها و راهكارهايي براي اجرا و به‌كارگيري مباني حاصل، ارائه گرديد.
چكيده لاتين :
Background and Aim: The family is the core of any society; In fact, the future of the human race depends on a healthy family and, consequently, on the proper upbringing of children, as in the case of "custody" which requires upbringing; We need to be careful so that we can have a stronger and healthier society. Leading research has been conducted with the aim of extracting the jurisprudential and legal principles desired by the legislator and the legislature regarding the custody of vulnerable children (orphans and abusers) in order to improve the custody and custody of these children. Method: The present study has been written using the documentary method and referring to reliable jurisprudential and legal sources. Results: The findings of the study indicate that in the first place, the child's parents and the country's judiciary should consider the best interests of the child and the judiciary should create a situation regarding the transfer of custody that does not harm the child's future; In other words, the person or organization that has custody of the child must make every effort for the physical, mental, religious, moral, etc. health so that the child can be useful to his community in the future. ; Not that it disrupts order and security and its existence causes insecurity in society. Thus, observing the envy and interest of the child or adolescent is one of the jurisprudential and legal principles that has been considered by jurists and legislators. Other jurisprudential and legal principles of custody and guardianship of children and adolescents, homeless and abused, are: the rule of no harm, the rule of cooperation, the rule of maintaining order, the rule of denying the mustache, the rule of benevolence, the rule of believers under their conditions, the rule of account and the principle of dignity. Conclusion: Investigating the studies conducted in the field of the principles of custody and guardianship of the mentioned children, some jurisprudential and legal principles were mentioned and finally suggestions and solutions for implementing and applying the obtained principles were presented.
