عنوان مقاله :
اثربخشي درمان مبتني بر پذيرش و تعهد براحساس تنهايي و اميدواري زنان سرپرست خانوار
پديد آورندگان :
محمدي، فرناز دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران غرب، تهران، ايران , قدرتي، سيما دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران غرب - گروه مشاوره، تهران، ايران
كليدواژه :
درمان مبتني بر پذيرش و تعهد , احساس تنهايي , اميدواري , زنان سرپرست خانوار
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: اين پژوهش با هدف تعيين اثربخشي درمان مبتني بر پذيرش و تعهد بر احساس تنهايي و اميدواري زنان سرپرست خانوار شهر تهران انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف كاربردي و به لحاظ روش انجام پژوهش، نيمه آزمايشي از نوع پيشآزمون – پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماري پژوهش حاضر شامل كليه زنان سرپرست خانوار شهر تهران در سال 1398 بودند. گروه نمونه به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت جايگزيني تصادفي ساده در دو گروه آزمايش و گواه قرار گرفتند. ابزارها شامل آزمون اميدواري ميلر (1998) و مقياس احساس تنهايي اجتماعي – عاطفي (2004) بود. برنامه درمان مبتني بر پذيرش و تعهد در 8 جلسه 90 دقيقهاي اجرا شد. جهت تجزيه و تحليل دادهها از تحليل كوواريانس چندمتغيره استفاده شد.
يافتهها: يافتههاي پژوهش نشان داد درمان مبتني بر پذيرش و تعهد تأثير معناداري بر احساس تنهايي (05/0>P) و اميدواري (05/0>P) زنان سرپرست خانوار دارد.
نتيجهگيري: بنابر يافتههاي اين، روش درمان مبتني بر پذيرش و تعهد سبب بهبود احساس تنهايي و اميدواري ميشود و نمايانگر افقهاي تازه در مداخلات باليني است و ميتوان از آن به عنوان يك روش مداخلهاي مؤثر سود جست.بنابراين، به نظر ميرسد اين مداخله آموزشي براي زنان سرپرست خانوار كاربردي است.
چكيده لاتين :
Backgraound and Aim: This study aimed to investigate the the effectiveness of acceptance and commitment therapy on loneliness and hope among women heading households.
Method: This study was a quasi-experimental pretest - posttest with control group. The study population was consisted of all women heading households in Tehran in 2020 that reffering to Welfare Organization of Tehran. The sample consisted of 30 (15 for each group) women heading households that were selected by targeted sampling and randomly recruits to each of groups. Then, the participants in the experimental group participated in 8 sessions of 90 min of acceptance and commitment therapy. Instruments for gathering data were Snyder’s hope questionnaire (1991) and social and emotional loneliness scale (2004). Then, the data were analyzed using SPSS.v21 software and statistical tests such as MANCOVA.
Findings: The results indicate that acceptance and commitment therapy had significant impact on loneliness (P<0.05) and hope (P<0.05) among women heading households and their subscales.
Conclusion: Given that loneliness and hope are factors affecting mental health and Acceptance and commitment therapy is effective in improving them, it is recommended to use this therapeutic approach to prevent psychological problems of women heading households.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي انتظامي-اجتماعي زنان و خانواده