عنوان مقاله :
ارائه مدلي به منظور ارتقاي شايستگيهاي حرفهاي مدرسان دانشگاه جامع علمي كاربردي
عنوان به زبان ديگر :
Presenting a Model to Develop the Professional Competencies of Instructors of the University of Applied Science and Technology
پديد آورندگان :
فتحي، محمد دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران غرب - دانشكده مديريت , عليزاده، سعيد دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران غرب - دانشكده مديريت , زماني مقدم، افسانه دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - دانشكده مديريت و اقتصاد
كليدواژه :
ارتقاي شايستگيهاي حرفهاي , شايستگيهاي حرفهاي مدرسان , دانشگاه جامع علمي- كاربردي , مدرسان دانشگاه جامع علمي- كاربردي
چكيده فارسي :
ارتقاي دانش و شايستگي نيروي انساني هر كشور مشروط به ارتقاي دانش و شايستگي مدرسان دانشگاه است و عملكرد مدرس و مدير دانشگاه نيز از كاربرد مجموعه اي بزرگ از مهارت ها و شايستگي ها نشات مي گيرد. در همين راستا ارايه مدلي به منظور ارتقاء شايستگي هاي حرفه اي مدرسان دانشگاه جامع علمي- كاربردي در اين پژوهش مد نظر قرار گرفته است. روش پژوهش به لحاظ هدف كاربردي و به لحاظ نحوه گردآوري اطلاعات از نوع كمي مي باشد. از روش تحليل استنباطي و توصيف داده ها و استفاده از تحليل عاملي (اكتشافي و تاييدي)، براي تحليل داده هاي پرسشنامه و ارايه نتايج استفاده شد.با توجه به تاييد سوالات توسط خبرگان، روايي محتواي پرسشنامه مورد تاييد قرار گرفته است.جامعه آماري به تعداد 54،000 نفر و حجم نمونه391 نفر از مدرسان دانشگاه جامع علمي- كاربردي كشور بود.براي محاسبه حجم نمونه از فرمول كوكران استفاده شدضريب آلفاي كرونباخ پرسشنامه شايستگي هاي حرفه اي مدرسان 98% مي باشد كه ابزار استفاده شده از پايايي مطلوبي برخوردار است. تجزيه و تحليل داده هاي جمع آوري شده، از طريق نرم افزار SPSS 16 و Smart PLS انجام شد. عوامل مورد آزمون عبارتند از: برنامه ريزي، رهبري، سازماندهي، مديريت كلاس درس، انگيزش، خلاقيت و نوآوري، خودمديريتي، سازگاري، ارتباطي، هماهنگي تعاملي. اين عوامل ومولفه ها در پرسشنامه به ارزيابي گذاشته شد و با استفاده از تحليل عاملي، بارهاي عاملي را بررسي كرد. بارعاملي مولفه «هماهنگي تعاملي» كمتر از 0.3 بود، از مسير تحليل حذف و مولفه هاي باقي مانده، تحت عنوان مولفه هاي مدل شايستگي هاي حرفه اي مدرسان دانشگاه علمي- كاربردي مورد پذيرش قرار گرفت. ارتقاي دانش و شايستگي نيروي انساني هر كشور مشروط به ارتقاي دانش و شايستگي مدرسان دانشگاه است و عملكرد مدرس و مدير دانشگاه نيز از كاربرد مجموعه اي بزرگ از مهارت ها و شايستگي ها نشات مي گيرد. در همين راستا ارايه مدلي به منظور ارتقاء شايستگي هاي حرفه اي مدرسان دانشگاه جامع علمي- كاربردي در اين پژوهش مد نظر قرار گرفته است. روش پژوهش به لحاظ هدف كاربردي و به لحاظ نحوه گردآوري اطلاعات از نوع كمي مي باشد. از روش تحليل استنباطي و توصيف داده ها و استفاده از تحليل عاملي(اكتشافي و تاييدي)، براي تحليل داده هاي پرسشنامه و ارايه نتايج استفاده شد.با توجه به تاييد سوالات توسط خبرگان، روايي محتواي پرسشنامه مورد تاييد قرار گرفته است.جامعه آماري به تعداد 54،000 نفر و حجم نمونه391 نفر از مدرسان دانشگاه جامع علمي- كاربردي كشور بود.براي محاسبه حجم نمونه از فرمول كوكران[1] استفاده شدضريب آلفاي كرونباخ پرسشنامه شايستگي هاي حرفه اي مدرسان 98% مي باشد كه ابزار استفاده شده از پايايي مطلوبي برخوردار است. تجزيه و تحليل داده هاي جمع آوري شده، از طريق نرم افزار SPSS 16 و Smart PLS انجام شد. عوامل مورد آزمون عبارتند از: برنامه ريزي، رهبري، سازماندهي، مديريت كلاس درس، انگيزش، خلاقيت و نوآوري، خودمديريتي، سازگاري، ارتباطي، هماهنگي تعاملي. اين عوامل ومولفه ها در پرسشنامه به ارزيابي گذاشته شد و با استفاده از تحليل عاملي، بارهاي عاملي را بررسي كرد. بارعاملي مولفه «هماهنگي تعاملي» كمتر از 0.3 بود، از مسير تحليل حذف و مولفه هاي باقي مانده، تحت عنوان مولفه هاي مدل شايستگي هاي حرفه اي مدرسان دانشگاه علمي- كاربردي مورد پذيرش قرار گرفت.
چكيده لاتين :
The researcher conducted this research with the aim of "presenting a model to develop the professional competencies of the instructors of UAST". This applied research is conducted with exploratory method. Inferential analysis method, data description and factor analysis were used to analyze the data and present the results. The statistical population of the study included 54,000 instructors of the University of Applied Science and Technology in different provinces of Iran, among them 391 instructors were selected as sample size, using Cochran formula. Cronbach's alpha coefficient of the instructors’ professional competence questionnaire was 98% and the instrument used had the desired reliability. Data analysis was performed using SPSS 16 and Smart PLS software. The studied factors include planning, leadership, organization, classroom management, motivation, creativity and innovation, self-management, adaptability, communication and interactive coordination. Then, the researcher evaluated these factors, dimensions and components in the questionnaire and analyzed their factor loadings using factor analysis. Since the factor loading of “interactive coordination” was less than 0.3, this component was excluded from the analysis. The remaining components were accepted as the dimensions and components of the professional competency model of instructors of UAST. Finally, the goodness of fit of the model was determined through using Smart PLS, X2 output.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي مديريت عمومي