بررسي نقش رزمارينيك اسيد بر فيبروز كبدي ناشي از بيماري استئاتوهپاتيت غيرالكلي القا‌شده در موش‌هاي سوري نر

زمينه و هدف بيماري استئاتوهپاتيت غيرالكلي (NASH) يك اختلال جدي و رو به افزايش در سراسر جهان است كه به صورت فيبروزكبدي، سيروز و كارسينوم هپاتوسلولار پيشرفت مي‌كند. رزمارينيك اسيد به عنوان يك تركيب آنتي اكسيدان و ضد التهاب قوي شناخته مي‌شود كه اثرات مثبتي بر بهبود آسيب‌هاي كبدي دارد؛ اين مطالعه جهت بررسي اثر رزمارينيك اسيد روي فيبروز كبدي ايجاد‌شده در بيماري استئاتوهپاتيت غيرالكلي در موش‌هاي سوري انجام شد. روش بررسي موش‌هاي سوري نر نژاد C57/BL6 به چهار گروه مساوي شامل كنترل، رزمارينيك اسيد (RA) ،NASH و NASH+RA تقسيم شدند. در گروه‌هاي سه و چهار، استئاتوهپاتيت غيرالكلي با استفاده از رژيم غذايي فاقد متيونين و كولين و در طي هشت هفته القا شد. در گروه‌هاي RA و NASH+RA، حيوانات روزانه رزمارينيك اسيد را به شكل داخل صفاقي دريافت كردند. پس از هشت هفته حيوانات كشته شده و نمونه خون و بافت كبد تهيه شد. سپس ارزيابي‌هاي بيوشيميايي و مولكولي و رنگ‌آميزي تري‌كروم ماسون جهت بررسي فيبروز كبدي انجام شد. يافته‌ها پس از استفاده از رزمارينيك اسيد سطوح سرمي(ALT) Alanine transaminase و (AST) Aspartate transaminase كاهش يافت. همچنين رزمارينيك اسيد موجب كاهش بيان TGF-β و α-SMA شد و درنهايت ارزيابي‌هاي بافت‌شناسي نشان داد كه استفاده از رزمارينيك اسيد، فيبروز كبدي ايجاد‌شده به وسيله NASH را كاهش داد. نتيجه‌گيري به نظر مي‌رسد كه استفاده از رزمارينيك اسيد، فيبروز كبدي ايجاد‌شده در موش‌هاي مبتلا به استئاتوهپاتيت غيرالكلي را از طريق مهار مسير سيگنالينگ α-SMA/ TGF-β بهبود مي‌بخشد.