شماره ركورد :
1229317
عنوان مقاله :
سنجش عوامل بهبود پايداري اجتماعي در بازآفريني بافت هاي ناكارآمد شهري (مطالعه تطبيقي بافت تاريخي و حاشيه نشين شهر اردبيل)
عنوان به زبان ديگر :
Measuring the Social Sustainability Improvement Factors in Regeneration of Distressed Urban Areas (A Comparative Study of Historical and Marginal Context in Ardabil City)
پديد آورندگان :
جوان مجيدي، جواد دانشگاه هنر اصفهان - دانشكده معماري و شهرسازي - گروه شهرسازي , مسعود، محمد دانشگاه هنر اصفهان - دانشكده معماري و شهرسازي - گروه شهرسازي , مطلبي، قاسم دانشگاه تهران - پرديس هنرهاي زيبا - دانشكده معماري
تعداد صفحه :
10
از صفحه :
33
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
42
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
پايداري اجتماعي , بازآفريني , بافته هاي ناكارآمد , اردبيل
چكيده فارسي :
اهداف هدف از پژوهش حاضر، سنجش ميزان پايداري اجتماعي در بافت هاي ناكارآمد شهري و تبيين مولفه هاي آن در بافت تاريخي و حاشيه نشين شهر اردبيل به مثابه دو نمونه از بافت هاي ناكارآمد شهري است. روش ها داده هاي پژوهش در سال 1397 با روش كتابخانه اي و پرسش نامه گردآوري شد و با روش T تك نمونه، تحليل عاملي و تحليل رگرسيون، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نمونه مورد بررسي شامل 200 نفر از ساكنان بافت تاريخي و 200 نفر از ساكنان بافت حاشيه نشين شهر اردبيل بود كه به روش خوشه اي نمونه گيري شدند. يافته ها مولفه هاي پايداري اجتماعي در هر دو بافت مورد مطالعه، وضعيت نامناسبي دارد. با اين حال، بافت حاشيه نشين نسبت به بافت تاريخي داراي وضعيت نامناسب تري بود. براساس نتايج تحليل عاملي، عوامل بهبود پايداري اجتماعي در زيرمجموعه چهار عامل اصلي قرار مي گيرند كه اين چهار عامل در مجموع 63 تا 68% واريانس متغير وابسته يعني پايداري اجتماعي را تبيين مي كنند. همچنين اثرگذاري عوامل در هر يك از پهنه ها به طور معني داري متفاوت بود. به طوري كه مهم ترين عامل موثر بر پايداري اجتماعي در بافت تاريخي، عامل سرمايه اجتماعي است كه توسط متغيرهايي مانند مشاركت اجتماعي، تعاملات اجتماعي، اعتماد اجتماعي و هويت جمعي توضيح داده مي شود. در مقابل، مهم ترين عامل موثر بر پايداري اجتماعي در بافت حاشيه نشين، برخورداري از امكانات رفاهي- زيرساختي است كه توسط متغيرهايي مانند كيفيت مسكن، امنيت و دسترسي به خدمات عمومي تبيين مي شود. نتيجه گيري نتيجه نهايي اين بود كه وجود تفاوت هاي ذاتي بين بافت هاي تاريخي و حاشيه نشين، لزوم تدوين طرح هاي بازآفريني جداگانه را براي هر يك، متناسب با ويژگي هاي آنها مي طلبد.
چكيده لاتين :
Aims The purpose of this study is to measure the level of social sustainability in distressed urban areas and explain its components in the historical and marginal context of Ardabil as two examples of distressed urban areas. Methods The data were collected by library method and questionnaire in 2018 and analyzed by one-sample t-test, factor analysis and regression analysis. The sample consisted of 200 inhabitants of historical texture and 200 inhabitants of marginal context who were sampled by cluster sampling method. Findings The components of social sustainability in both studied areas were inadequate. However, the marginal context was worse than historical area. Based on the results of factor analysis, factors that contribute to the improvement of social sustainability are in the subset of the four main factors, which together explain 63% to 68% of variance of the social sustainability as dependent variable. Also the effect of various factors in each area was significantly different. As, the most important factor affecting social sustainability in the historical context is the social capital that explained by variables such as social participation, social interactions, social trust, and collective identity. In contrast, the most important factor affecting social sustainability in marginalized area is the availability of amenities and infrastructural facilities that are explained by variables such as housing quality, security and access to public services. Conclusion The final result was that the existence of intrinsic differences between historical and marginal context requires the development of separate regeneration schemes for each context in accordance with their characteristics.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
نقش جهان - مطالعات نظري و فناوري هاي نوين معماري و شهرسازي
فايل PDF :
8441847
لينک به اين مدرک :
بازگشت