انديشه هاي اقتصادي ابن خلدون؛ارزيابي انتقادي چهار ادعا

Economic thoughts of Ibn Khaldun: critical evaluation of four claims

ابن خلدون پيشگام انديشه اقتصادي مدرن در قرن چهاردهم ميلادي است.اين مقاله به ارزيابي چهار ادعا در مورد انديشه هاي اقتصادي ابن خلدون مي پردازد. اول، اين كه انديشه هاي اقتصادي ابن خلدون با انديشه هاي بعدي پيوستگي ندارد. دوم، اين كه انديشه هاي وي انديشه اقتصادي اسلام است. سوم اين كه ابن خلدون مبدع نظريه ارزش مبتني بر كار است. چهارم اينكه وي پيشگام ماركس در تحليل ماترياليستي تاريخ است. در اين مقاله ادعاهاي يادشده با استفاده از روش تحليلي مورد ارزيابي قرار مي گيرد و نشان داده مي شود كه انديشه هاي اقتصادي ابن خلدون از طريق مكتب سالامانكا به انديشه هاي اقتصادي اسكاتلندي (كلاسيك) منتقل شده است. لذا از پيوستگي برخوردار است.انديشه هاي اقتصادي ابن خلدون، انديشه هاي اقتصادي اسلام نيست، بلكه تحليل اقتصاد مسلمين در يك جغرافياي محدوداست. همچنين ابن خلدون مبدع نظريه ارزش مبتني بر كار و ماترياليسم تاريخي نمي باشد.

Ibn Khaldun is pioneer of modern economic thought in the fourteenth century AD. A number of researchers have claimed that his economic ideas has no associations with later economic thoughts. They also claimed that his economic ideas are economic thought of Islam and he is the originator of the labor theory of value and historical materialism before Marx. In this article the mentioned claims are investigated and shown that according to the evidences, it seems that the economic ideas of Ibn Khaldun transferred to Scottish (classical) thinkers through school of Salamanca . Ibn Khaldun's economic ideas is not economic thoughts of Islam, but an analysis of the economy of Muslims. Ibn Khaldun also is not the originator of labor theory of value and historical materialism.