عنوان مقاله :
اهل حديث و پيامدهاي كلام ورزي (واكاوي پيامدهاي معرفت شناختي و روش شناختي)
عنوان به زبان ديگر :
Hadith scholars and the consequences of dealing with theology (Study of epistemological and methodological consequences)
پديد آورندگان :
نوئي، ابراهيم دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده الهيات و اديان - گروه معارف اسلامي , ايزدپناه، عباس دانشگاه قم - دانشكده الهيات - گروه فلسفه و كلام اسلامي , آقاجري، شريعت دانشگاه قم - دانشكده الهيات
كليدواژه :
اهل حديث , علم كلام , لوازم معرفت شناختي , لوازم روش شناختي , متكلمان
چكيده فارسي :
علم كلام از دانشهايي ديني است كه سرگذشت يكنواختي نداشته است. اگر شماري به وجوب فراگيري و اشتغال به آن رأي داده اند، كساني هم در تحريم پرداختن به آن از هيچ تلاشي دريغ نكردند. اهل حديث علاوه بر تمسك به دلايل متعدد بر اين تحريم، پيامدهايي را براي نادرستي اشتغال به اين علم ذكر كرده اند، كه درباره هر دانش ديگري هم مطرح شود، بايد از پرداختن به آن خودداري كرد. پرسش نوشتار حاضر آن است كه اهل حديث با تمسك به چه پيامدها و لوازم معرفت شناختي و روش شناختي با اشتغال به علم كلام مخالفت كرده اند؟ تا چه مقدار مي توان با لازمه بودن امور مزبور همراه شد و تمسك به اين قبيل امور چگونه مي تواند وجهي براي مخالفت با علم كلام فراهم آورد؟ دستاورد نوشتار حاضر آن است كه تلاش مخالفان علم كلام در تمسك به اين پيامدها متكلمان را متوجه هشدارهايي مي سازد كه اگر مسير پرداختن به اين علم را به درستي سپري نكنند، چه تهديداتي در كمين آنها خواهد بود. البته اين پيامدها نه متوجه ذات علم كلامند و نه هيچ اختصاصي به علم كلام دارند. انديشمندان هر علمي اگر به اين قبيل پيامدها التفات نداشته باشند و يا به شيوه درست اشتغال به يك علم ملتزم نباشند در معرض چنين پيامدهايي هستند.
چكيده لاتين :
Hadith scholars and the consequences of dealing with theology (Study of epistemological
and methodological consequences) Theology is a religious science that has not had a
uniform history. Some believe it is necessary to address it. Some also oppose addressing it.
Scholars of hadith have given several reasons for this opposition. They also enumerated the
wrong consequences for addressing this knowledge. Those consequences for any other
knowledge should be avoided. The question of the present article is that which
epistemological and methodological consequences have the scholars of hadith considered
for theology? Does theology really have such consequences? It seems that this effort of the
scholars of hadith only makes the scholars of theology aware of some dangers that they
may face when dealing with this science. and of course, these dangers are not specific to
theology, and anyone who does not follow the correct conditions for research in a science
may be caught in such errors. Theologians have also paid attention to these consequences
and have tried to avoid getting caught up in them. Even if one of the theologians has made
a mistake, it cannot be said that theology should be abandoned.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي علم و دين