پديد آورندگان :
بريماني، فرامرز دانشگاه مازندرا ن - دانشكده علوم انساني و اجتماعي - گروه جغرافيا و برنامه ريزي شهري، بابلسر، ايران , مهرعلي تبار فيروزجايي، مرتضي سازمان برنامه و بودجه كشو ر - مركز پژوهش هاي توسعه و آينده نگري، تهران، ايران
كليدواژه :
سرمايه اجتماعي , تله فقر فضايي , سرمايه هاي معيشتي , نواحي روستايي
چكيده فارسي :
فصل مشترك بيشتر مطالعات پژوهشگران در مورد سكونت گاههاي روستايي واقع در نواحي كوهستاني – جنگلي كشورهاي جهان سوم بيانگر اين است كه در اين نواحي علاوه بر شدت بالاي فقر، مدت طولاني فقر حائز اهميت است و اين فرآيند موجب شكل گيري تله فقر شده است. پژوهش حاضر در پي آن است كه دريابد سرمايه اجتماعي چه تأثيري بر گسست تله فقر فضايي در اين نواحي دارد؟ جامعه آماري اين پژوهش، اعضاء انجمن هاي اعتبار و پسانداز در نواحي روستايي جنگلي – كوهستاني شهرستان بابل بوده كه مطابق با فرمول كوكران، 215 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. پس از گردآوري دادهها از طريق پرسشنامۀ محققساخته، تجزيه و تحليل آن با استفاده از آزمونهاي آماري در نرمافزار SPSS 22 و همچنين به كمك مدليابي معادلات ساختاري در رويكرد حداقل مربعات جزئي به كمك نرم افزار smart – PLS انجام شده است. يافته هاي پژوهش نشان داد كه انجمنها به مثابۀ سرمايه اجتماعي بر سرمايههاي معيشتي به مثابه نماگرهاي تله فقر فضايي با شدت همبستگي متفاوت رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنين، سرمايه اجتماعي توان تبيين 62 درصد از واريانس سرمايه مالي، 68 درصد از واريانس سرمايه انساني، 65 درصد از واريانس سرمايه اقتصادي، 66 درصد از واريانس سرمايه فيزيكي، 49 درصد از واريانس سرمايه طبيعي، 52 درصد از واريانس سرمايه نهادي و 56 درصد از واريانس سرمايه فرهنگي را داراست. از اينرو تأثير مقولههاي آگاهي، اعتماد، حمايت، انسجام و مشاركت تحت عنوان يك سازه كلي به نام سرمايه اجتماعي بر گسست فقر فضايي مورد تأييد قرار ميگيرد. بنابراين با تقويت هر يك از اين مولفهها ميتوان با ارتقاء سطح سرمايههاي معيشتي و گسست تله فقر فضايي در نواحي روستايي دست يافت.
چكيده لاتين :
The view of most researchers on rural settlements in mountainous-forest areas of the Third World countries indicates that in these areas, besides extreme poverty, long duration of poverty is very significant and has resulted in poverty trap. The purpose of the research is to analyze the effect of social capital on breaking spatial poverty trap in these areas. The population of the research included members of credit and savings associations in rural forest-mountainous areas of Babol. Based on Cochran formula, 215 people were selected as the sample. The data were collected by a researcher-made questionnaire and then analyzed by SPPP, version 22, and smartPLS. (Statistical tests were administered and structural equation modelling was developed based on partial least squares approach.) The results indicated that associations, as a kind of social capital, have a positive and significant relationship with livelihood capital, as an indicator of spatial poverty trap, although with varying degrees of correlation. Furthermore, social capital can account for 62 percent of financial capital variance, 68 percent of human capital variance, 65 percent of economic capital variance, 66 percent of physical capital variance, 49 percent of natural capital variance, 52 percent of institutional capital variance, and 56 percent of cultural capital variance. Therefore, the effect of awareness, trust, support, coherence, and cooperation (all considered as a single construct called “social capital”) on breaking spatial poverty trap is highlighted. It is concluded that these factors can be supported to promote the level of livelihood capital and break spatial poverty trap.