شماره ركورد :
1229854
عنوان مقاله :
تأثير دانه كلزا و كتان بر قابليت هضم و برخي فراسنجه‌هاي خوني ميش‌هاي كردي در دوره پس از زايش
عنوان به زبان ديگر :
Effect of flaxseed and cannula seed on digestibility and some of blood parameters in Kurdish ewes durring Postpartum period
پديد آورندگان :
علمي، حسن سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي، تهران، ايران - مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي خرسان شمالي , ناصريان، عباسعلي دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده كشاورزي - گروه علوم دامي , طهماسبي، عبدالمىصور دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده كشاورزي - گروه علوم دامي
تعداد صفحه :
14
از صفحه :
63
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
76
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
دانه كتان , دانه كلزا , عملكرد , ميش كردي
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: مشخص شده كه استفاده از چربي در جيره باعث بهبود عملكرد توليد مثلي و شيردهي مي‌گردد. بنابراين اين آزمايش به منظور بررسي اثرات افزودن دانه كتان و كلزا به جيره ميش‌هاي كردي، بر پاسخ قابليت هضم مواد مغذي، برخي متابوليت‌ها و هورمون‌هاي خوني پس از زايش انجام شد. مواد و روش: اين طرح در قالب طرح كاملا تصادفي انجام شد. تيمارها شامل 1) جيره بدون دانه روغني 2) جيره حاوي 6% ماده خشك دانه كلزا 3) جيره حاوي 6% ماده خشك دانه كتان 4) جيره حاوي 3% ماده خشك دانه كتان و 3% ماده خشك دانه كلزا بود. قابليت هضم خوراك طبق روش ونكولن و يانگ (1977) محاسبه شد. نمونه‌گيري خون در هفته‌هاي 5، 3 و 1 بعد از زايش براي بررسي متابوليت‌ها و هورمون‌هاي خون انجام شد. مايع شكمبه از راه دهان به وسيله يك لوله كه انتهاي آن داراي سوراخ‌هاي متعددي بود، توسط دستگاه مكنده اخذگرديد. تجزيه و تحليل آماري داده‌ها، با استفاده از رويه GLM نرم افزار آماري SAS انجام گرديد. ميانگين داده‌هاي آزمايش با آزمون توكي-كرامر و در سطح معني‌داري پنج و يك درصد مقايسه شد. نتايج: نتايج نشان داد تأثير تيمارها بر pH شكمبه در دوره بعد از زايش در سطح 5 درصد معني‌دار بود، به طوري‌كه بيشترين pH مربوط به تيمار داراي دانه كلزا (60/6) بوده است. ميزان گلوكز خون در همه دوره هاي پس از زايش (1، 3 و 5 هفته) به طور معني‌داري در تيمارهاي دانه‌هاي روغني افزايش يافت (01/0P<). بيشترين ميزان گلوكز مربوط به تيمار دانه كلزا در هفته پنجم زايشmg/dl) 90/90) بوده است. ميزان كلسترول خون در هر سه دوره در تيمارهاي دانه‌هاي روغني به طور معني‌داري افزايش يافت و بيشترين ميزان كلسترول مربوط به تيمار يك هفته بعد از زايش در تركيب كلزا و كتان mg/dl) 85) بوده است (01/0P<). ميزان انسولين در تيمار كلزا در هفته سوم و پنجم به طور معني‌داري افزايش يافت (01/0P<). در بين فاكتورهاي قابليت هضم، ماده خشك در تيمارهاي دانه‌هاي روغني افزايش يافت و بيشترين ميزان ماده خشك در تيمار مخلوط كتان و كلزا (42/54) بوده است (05/0P<). ميزان NDF در تيمارهاي دانه‌‌هاي روغني به طور معني‌داري كاهش يافت و كمترين ميزان NDF در تيمار دانه كلزا (52/45) بوده است (05/0P<). نتيجه‌گيري: نتيجه گيري كلي حاصل از اين تحقيق نشان داد كه استفاده از دانه‌هاي روغني كتان، كلزا و تركيب اين دو باعث بهبود قابليت هضم شده و تاثير مثبت درفرانسجه‌هاي خوني در دوره پس از زايش داشته است. بنابراين توصيه مي‌شود از جيره حاوي 3 درصد ماده خشك دانه كتان و 3 درصد ماده خشك دانه كلزا در دروه پس از زايش استفاده گردد.
چكيده لاتين :
Background and objectives: Dietary fat has been shown to improve reproductive performance and lactation. Therefore, this experiment was conducted to investigate the effects of adding cotton and canola to Kurdish ewes' diet on the ability to digest the nutrients, some metabolites and blood hormones were carried out after birth. Materials and methods: The design was carried out in a completely random design. Treatments included 1) diet without oilseed 2) diet containing 6% cotton dry matter 3) diet containing 6% cotton dry matter 4) diet containing 3% f cotton and 3% cotton dry matter. Feed digestibility was calculated according to the method of Wankulen and Young (1977). Blood samples were taken at 5, 3 and 1 weeks after calving to assess blood metabolites and hormones. rumen fluid was obtained by oral sucker. Results: The results showed that the effect of treatments on ruminal pH was significant at 5% level, with the highest pH related to canola seed treatment (6.60). Blood glucose levels were significantly increased in all treatments (1, 3 and 5 weeks) in treatments containing oilseed (P <0.01). The highest amount of glucose was related to canola seed treatment in the 5 week of calving (90.90 mg / dl). Blood cholesterol levels in all three treatments were significantly increased in treatments containing oilseed, and the highest cholesterol level was observed in the cotton and canola (85 mg/dl) treatment one week after calving (P <0.01). Insulin levels were significantly increased in canola treatment at week 3 and 5 (P <0.01). Among the digestibility factors, dry matter increased in treatments containing oilseed, and the highest dry matter was in cotton and canola (54.42) (P <0.05). NDF was significantly decreased in treatments containing oilseed and the lowest NDF was in canola seed treatment (45.52) (P <0.05). Conclusion: The overall results of this study showed that the use of oilseeds improved digestibility and it has had a positive effect on blood cells. Therefore, it is recommended to use a diet containing 3% dry matter cotton and 3% canola dry matter in postpartum period. Conclusion: The overall results of this study showed that the use of oilseeds improved digestibility and it has had a positive effect on blood cells. Therefore, it is recommended to use a diet containing 3% dry matter cotton and 3% canola dry matter in postpartum period. Conclusion: The overall results of this study showed that the use of oilseeds improved digestibility and it has had a positive effect on blood cells. Therefore, it is recommended to use a diet containing 3% dry matter cotton and 3% canola dry matter in postpartum period.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
پژوهش در نشخواركنندگان
فايل PDF :
8445231
لينک به اين مدرک :
بازگشت