عنوان مقاله :
تغييرات نهادي در نظام اقتصادي ايران در دورۀ شاهعباس اول صفوي و تأثير آن بر فعاليتهاي تجاري(با تكيه بر آراي داگلاس نورث) (996ق/1588 م ـ1038ق/1629م)
پديد آورندگان :
جعفري ، علي اكبر دانشگاه اصفهان - گروه تاريخ , احساني ، اسماعيل دانشگاه اصفهان , نورائي ، مرتضي دانشگاه اصفهان - گروه تاريخ
كليدواژه :
تجارت , تجار , شاهعباس , نهادگرايي , داگلاس نورث , صفويه
چكيده فارسي :
شاهعباس صفوي با ايجاد دولتي مقتدر كه حاصل سهيم كردن غلامان در قدرت و اعطاي مناصب نظامي به آنان بود، قزل باشان و عناصر داراي ابزار خشونت را سركوب كرد و بهتدريج در سراسر قلمرو خود امنيت برقرار ساخت؛ راهها نسبتاً امن شد و دزدي، كشتار و راهزني كاهش يافت و تجارت و حملونقل مالالتجاره رونقگرفت. برهمين اساس، برخي از مورخان، دورۀ شاهعباس را عصر طلايي و زمان شكفتگي اقتصادي دورۀ صفوي قلمداد كردهاند. اين تصور، معطوف به تغييرات نهادي شاهعباس در حوزۀ سياسي و اجتماعي است كه باعث مركزيت سياسي، امنيت راهها، ساخت كاروانسراها و بازارها، ايجاد شهرها و برقراري روابط بازرگاني با كشورهايخارجي شد. اگرچه براي توسعۀ تجارت اين اقدامات مطلوب بود و بهواسطۀ اصلاحات مذكور تحوليعظيم در امر تجارت رخ داد و شكوفايي تجاري در كوتاهمدت را بهدنبال داشت، اما بااينحال، اصلاحات اقتصادي او بهگونهاي بود كه به انباشت بلندمدت سرمايه و رشد پايدار اقتصادي منجر نشد. علت اين امر، ناشي از موانع نهادي بود كه نورث آنها را به دو دسته محدوديتهاي رسمي و محدويتهاي غيررسمي تقسيم ميكند. اين پژوهش تغييرات نهادي و اوضاع تجاري و موقعيت بازرگانان در دورۀ شاهعباس اول را با توجه به نظريۀ نهادگرايي داگلاسنورث مورد بررسيوكنكاش قرار داده و تلاش ميكند اوضاع اقتصادي ايران عصر شاهعباس را با نظريۀ »نونهادگرايي « و برمبناي نظريۀ سازگاري ليندا هاچن بررسي كند.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي تاريخي
عنوان نشريه :
جامعه شناسي تاريخي