شماره ركورد :
1231522
عنوان مقاله :
متافيزيك علّيت و تأملي درباب دوگانه‌انگاري جوهري تعامل‌گرا
پديد آورندگان :
مهدي‌پور، محمد دانشگاه تهران - دانشكدۀ الهيات و معارف اسلامي، تهران، ايران
تعداد صفحه :
21
از صفحه :
65
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
85
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
علّيت , ارسطو , لوئيس و هيوم , موجهات , چارلز مارتين , جان هيل , جاناتان لو , دوگانه‌انگاري جوهري غيردكارتي , ويژگي‌هاي مقوله‌اي و قابليتي
چكيده فارسي :
علّيت ازجمله مهم‌ترين و مبنايي‌ترين مفاهيمي است كه در طول تاريخ فلسفه بدان پرداخته شده است. شايد سرشناس‌ترين فيلسوفي كه نام او با مفهوم علّيت گره خورده است، هيوم باشد. تجربه‌گرايي هيوم او را ملزم مي‌كرد تا به مفاهيم موجهاتي بدگمان باشد و ازاين‌رو، در پي آن باشد تا اين مفاهيم را از هستي‌شناسي خود حذف كند. تلاش او بي‌ثمر نماند. با چالشي كه او پيش روي تصور كلاسيك از علّيت گذاشت، تصور رابطۀ علّي به‌مثابۀ رابطه‌اي ضروري به حاشيه رفت و اكنون عموم فيلسوفان تحليلي معاصر اين طرز تلقي هيومي از جهان را پذيرفتند؛ طرز تلقي‌اي كه به موزاييك هيومي شهرت دارد. باوجوداين، اقليتي از فيلسوفان هستند كه همچنان از تصور كلاسيك يا ارسطويي از علّيت دفاع مي‌كنند. در اين پژوهش سعي شده است در ابتدا به‌كمك آراي جان هيل و چارلز مارتين، مباني ديدگاه هيومي معرفي شوند و سپس، با توسل به آراي ايشان، ديدگاه ارسطويي بديل توضيح داده شود. در قدم بعد، علاوه‌بر نشان‌دادن مبناي ديدگاه هيل و مارتين در نگاه ارسطويي آنها به علّيت، دليلي را براي رجحان ديدگاه ارسطويي نسبت به ديدگاه هيومي ارائه مي‌دهد. در پايان نيز نشان خواهد داد كه اگر نگاه ارسطويي به علّيت را بپذيريم و در فلسفۀ ذهن، ديدگاه دوگانه‌انگاري جوهري تعامل‌گرا را برگزينيم، بهترين گزينۀ پيش روي ما ديدگاه دوگانه‌انگاري جوهري غيردكارتي جاناتان لو است.
چكيده لاتين :
Causation can be regarded as one of the most important and fundamental notions in the history of philosophy. It is arguable if we consider causation is bounded with Hume. His Empiricism led him to be skeptical about modal notions. Hence, he sought to eliminate them from his ontology. His efforts paid back. By his challenge on the classical view on causation, the image of the causal relation as necessary relation was pushed aside. At present, the majority of analytic philosophers have accepted this Humean understanding of the world known as the Humean mosaic. Despite these facts, there is a minority who still defend the classical or, more accurately, the Aristotelian account of causation. In this essay, first, I try to introduce the basics of the Humean view based on Heil and Martin’s view. Then, I am going to explain the Aristotelian view with a focus on Charles Martin and John Heil’s view. Besides introducing Heil and Martin’s views on causation, this article attempts to demonstrate an Aristotelian view of the world is preferable to the Humean one, this would be possible by appealing to evaluate the distinction between categorical properties and dispositional properties. In the end, I investigate that if we find the Aristotelian view more plausible, and if we want to pick up Interactionist Substance Dualism in the philosophy of mind, the best option for us is Lowe’s Non-Cartesian Substance Dualism.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
متافيزيك
فايل PDF :
8446214
لينک به اين مدرک :
بازگشت