عنوان مقاله :
نقش كنايه در ارتباطهاي غيركلامي تاريخ بيهقي
پديد آورندگان :
محسني ، مرتضي دانشگاه مازندران - گروه زبان و ادبيات فارسي , جعفري پطرودي ، اسماعيل دانشگاه مازندران - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
تاريخ بيهقي , ارتباطات غيركلامي , زبان تن , كنايه , اشاره
چكيده فارسي :
بيهقي به عنوان نويسندهاي هوشمند براي آفرينش تاريخي زنده از شگردهاي گونهگوني ازجمله ارتباط غيركلامي بهره برده است. وي براي طرح مؤثرتر معنا با ارتباط غيركلامي به پيوند اين شيوه با استفاده از دستمايههاي بياني از جمله كنايه پرداختهاست. ارتباط غيركلامي عبارت است از تمامي محرّكهاي غيركلامي در يك محيط ارتباطي كه هم به وسيلهي منبع (فرستنده) و هم استفادهي آن از محيط به وجود ميآيد و داراي ارزش پيامي بالقوّه براي فرستنده و گيرنده است. اين امر ممكن است عمدي يا غيرعمدي باشد و ميتواند به دامنهي وسيعي از پديدهها اطلاق شود كه حوزهي گستردهاي را در بر ميگيرد؛ از بيان چهرهاي و اشارهي اندامي تا مُد و نمادهاي وضعيتي، از رقص و نمايش تا موسيقي و لالبازي. دراين مقاله پس از معرفي مؤلّفههاي ارتباط غيركلامي و اهميت نقش كنايه در اين ارتباطها به استخراج و تحليل آنها پرداخته شد. دستاورد پژوهش ناظر براين است كه از ميان مؤلّفههاي مختلف، مؤلّفهي اشاره و حركت به دليل حمايت و طرفداري از شخص موردنظر، نفرت به علت تنزّل مقام، نشان دادن قدرت و اُبُهت و... بالاترين بسامد و مؤلّفهي زمان به دليل عجله و شتاب كمترين بسامد را داشته است.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي ادبي و بلاغي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي ادبي و بلاغي