ارائه الگوي دانشگاه كارآفرين با رويكرد بلوغ روانشناختي و آمادگي رواني براي تجاري‌سازي و كارآفريني (شاهد تجربي: مراكز علمي كاربردي استان مازندران)

هدف: مفهوم دانشگاه كارآفرين در دو دهه اخير به طور جدي مورد توجه صاحب‌نظران و نظريه‌پردازان حوزه آموزش عالي قرار داشته است. تقويت و توسعۀ كارآفريني راهكاري جهت حل معضل اشتغال خواهد بود و دانشگاه كارآفرين با بهره‌گيري از پتانسيل‌هاي موجود در دانشگاه به بهسازي و رشد كارآفريني مي پردازد و موجبات كاهش نرخ بيكاري را پديد مي‌آورد. هدف تحقيق ارائه الگوي مفهومي دانشگاه كارآفرين با رويكرد بلوغ روانشناختي و آمادگي رواني براي تجاري‌سازي و كارآفريني در مراكز علمي كاربردي استان مازندران بوده است.مواد و روش‌ها: روش تحقيق از نوع توصيفي-پيمايشي بوده است. جامعه‌ي آماري پژوهش حاضر خبرگان مراكز علمي كاربردي استان مازندران و اساتيد مسلط به موضوع پژوهش به تعداد 12 نفر بوده‌اند. ابزار جمع‌آوري داده‌ها پرسشنامه مقايسات زوجي بوده و از تكنيك‌هاي دلفي فازي، ديمتل و آي اس ام استفاده شده است.بحث و نتيجه‌گيري: يافته‌هاي حاصل از اجراي تكنيك‌هاي ديمتل و آي اس ام نشان داده كه از بين 5 متغير اصلي و 21 بعد فرعي منتخب شده بوسيله تكنيك دلفي فازي، مؤلفه‌هاي ارزش‌ها و نگرش‌هاي اجتماعي و فرهنگي، زيرساخت متغيرهاي مستقل هستند كه داراي قدرت نفوذ قوي و بر همه مؤلفه‌ها اثرگذارند و مؤلفه‌هاي مديريت، كارآفريني و اشتغال دانش بنيان، خروجي و پيامد به‌عنوان متغيرهاي وابسته و اثرپذيرترين ابعاد شناسايي شدند.در پايان نيز پيشنهاد گرديد به مواردي از قبيل احساس نياز و داشتن انگيزه اوليه براي تجاري‌سازي؛ آگاهي و اطمينان پژوهشگران دانشگاه نسبت به فرايند تجاري‌سازي (حقوق مالكيت فكري، ثبت پتنت و امتياز ليسانس)؛ نگرش دانشگاهيان توجه ويژه گردد.