عنوان مقاله :
طراحي الگوي حكمراني دانشگاه نسل سوم با رويكرد مدلسازي ساختاري تفسيري جامع
پديد آورندگان :
علوي ، مسلم دانشگاه شيراز - دانشكده اقتصاد، مديريت و علوم اجتماعي - بخش مديريت , رعنايي كردشولي ، حبيب اله دانشگاه شيراز - دانشكده اقتصاد، مديريت و علوم اجتماعي - بخش مديريت , عليمحمدلو ، مسلم دانشگاه شيراز - دانشكده اقتصاد، مديريت و علوم اجتماعي - بخش مديريت , سليمي ، قاسم دانشگاه شيراز - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - بخش برنامهريزي و مديريت آموزشي
كليدواژه :
الگوي حكمراني دانشگاه نسل سوم , حكمراني دانشگاهي , دانشگاه نسل سوم
چكيده فارسي :
هدف: نظام آموزش عالي در هزاره جديد ضمن رويارويي با انتظارات روزافزون و متنوعتر گروههاي مختلف ذينفع، با كاهش حمايتهاي مالي دولتي و تأكيد مضاعف دولتها بر ثروتآفريني، توانمندسازي، تمركززدايي و افزايش دامنه خلاقيت و كارآفريني در فضاي دانشگاهها، روبروست. اين الزامات دانشگاهها را به سمت دانشگاههاي نسل سوم سوق داده است و به تبع آن، شيوه حكمراني آنها را نيز تحت تأثير قرار خواهد داد. با توجه به اين نكات و از طرفي بدليل تأكيد برنامههاي توسعه پنجم و ششم دولت و تصميم آن بر تغيير ماهيت و شيوه هدايت دانشگاهها و حركت آنها به سمت دانشگاههاي نسل سوم، هدف از انجام اين پژوهش، طراحي الگوي حكمراني اين دانشگاهها و تبيين روابط ميان ابعاد آن است.مواد و روشها: پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشي توسعهاي، كاربردي است. استراتژيهاي پژوهش شامل فراتركيب و مدلسازي ساختاري تفسيري جامع ميباشد. جامعه آماري در بخش فراتركيب، شامل مطالعات مربوط به حكمراني دانشگاهي در قالب مقالات، كتب و گزارشات و در بخش مدلسازي ساختاري تفسيري جامع، شامل گروهي از خبرگان حوزه حكمراني دانشگاهي در دانشگاه شيراز از گروه اساتيد مديريت و مديريت آموزش عالي ميگردد. در فرايند اجراي پژوهش، ضمن شناسايي ابعاد و شاخصهاي الگوي حكمراني دانشگاه نسل سوم از طريق روش فراتركيب، اين ابعاد از نظر درجه تأثيرگذاري بر يكديگر نيز با توجه به رويكرد مدلسازي ساختاري تفسيري جامع سطحبندي ميشوند.بحث و نتيجهگيري: يافتههاي اين پژوهش نشان ميدهد كه مولفههاي حكمراني دانشگاهي در قالب 27 شاخص و 6 بعد قابل دستهبندي هستند. اين ابعاد و شاخصها شامل استقلال دانشگاهي (شاخص استقلال آموزشي، پژوهش، فناوري، استقلال مالي و استقلال اداري دانشگاه)، مشاركت ذينفعان (مشاركت ذينفعان مختلف)، پاسخگويي (پاسخگويي حرفهاي، قانوني، سلسله مراتبي و اجتماعي)، نظارت، ارزيابي و تضمين كيفيت (نظارت، ارزيابي و تضمين كيفيت عملكرد دانشگاه)، شفافيت (كيفيت اطلاعات شفاف شده، دامنه شفافيت و ابزارهاي شفافيت) و مديريت ريسك (مالي، اداري/سازماني، محيطي، عملياتي و اعتباري) ميباشند. از طرفي يافتهها نشان داد كه مشاركت ذينفعان و در عين حال دامنه شفافيت و اطلاعات شفاف بيشترين تأثير را از ساير ابعاد موجود در الگوي حكمراني ميپذيرند و شاخصهاي استقلال دانشگاهي در اولين سطح از تأثيرگذاري بر ساير ابعاد الگوي حكمراني قرار دارند. نكته ديگر آنكه در بخش روابط غيرمستقيم، استقلال آموزشي، پژوهشي و فناورانه ميتواند با كمك به فرايند جاريسازي فرايند مديريت ريسك بر فرايند نظارت، ارزيابي و تضمين كيفيت عملكرد دانشگاه مؤثر باشد. در ادامه نيز مشخص گرديد كه شاخصهاي نظارت، ارزيابي و تضمين كيفيت ميتوانند با افزايش سطح پاسخگويي بر دامنه شفافيت و كيفيت اطلاعات قابل دسترس ذينفعان تأثيرگذار باشند.
عنوان نشريه :
مديريت و برنامه ريزي در نظام هاي آموزشي
عنوان نشريه :
مديريت و برنامه ريزي در نظام هاي آموزشي