رابطه الگوهاي فرزندپروري و سرزندگي تحصيلي در دانش‌آموزان متوسطه اول

خانواده به‌عنوان نخستين محيط پرورشي كودك، در پرورش ويژگي‌هاي گوناگون كودكان نقش فراواني دارد. كودك نخستين آموختني‌ها را در خانواده و سپس مدرسه مي‌آموزد. اين تأثير در دوران مدرسه نيز ادامه پيدا مي‌كند؛ پس فهم چگونگي تعامل والدين با دانش‌آموزان اهميت دارد. سبك‌هاي فرزند پروي، الگوهايي از پرورش فرزندان است كه از تعامل به هنجار والدين و پاسخ آن‌ها به رفتار فرزندان شكل مي‌گيرد. درواقع شيوه‌هاي فرزندپروري يكي از بُعدهاي خانواده است كه طبق پژوهش‌ها تأثير بسيار و سازنده‌اي در تمام زمينه‌هاي اجتماعي و تحصيلي و نيز شكل‌گيري ويژگي‌هاي گوناگون روان‌شناختي، ازجمله سرزندگي تحصيلي دارد؛ بنابراين لازم است كه رابطه بين الگوهاي فرزندپروري و سرزندگي تحصيلي در دانش‌آموزان بررسي قرار گيرد. هدف از پژوهش حاضر، رابطه الگوهاي فرزندپروري و سرزندگي تحصيلي دانش آموزان متوسطه شهر قاين بود. روش پژوهش از نوع همبستگي است. جامعه مورد نظر پژوهش حاضر، دانش‌آموزان دختر متوسطه اول شهر قاين بود كه با توجه به آمار ارائه‌شده، 280 نفر را شامل شده است. نمونه آماري مطالعه بر اساس جدول كرجسي و مورگان، 260 نفر است كه با روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله‌اي انتخاب شدند. ابزار اندازه گيري پژووهش، پرسشنامه‌هاي سرزندگي تحصيلي حسين چاري و دهقاني زاده (1391) و شيوه هاي فرزندپروري بامريند (1991) بود. روايي پرسشنامه هاي فوق الذكر توسط صاحب نظران تأييد و پايايي آن با محاسبه ضرايب آلفاي كرانباخ، براي پرسشنامه سرزندگي تحصيلي 0.80 و پرسشنامه شيوه هاي فرزندپروري 0.75 گزارش ‌شده است. داده هاي پژوهش با استفاده از آزمون پيرسون و رگرسيون چندگانه و با استفاده از نرم افزار spss تحليل شد. يافته هاي پژوهش نشان داد، بين نوع الگوهاي فرزندپروري با سرزندگي تحصيلي دانش آموزان رابطه وجود دارد. همچنين از بين دو سبك فرزندپروري يعني سبك استبدادي و سهل‌انگارانه، با سرزندگي تحصيلي، رابطه معناداري وجود دارد؛ ولي در سبك قاطع با سرزندگي تحصيلي رابطه معناداري وجود ندارد؛ همچنين سهل گيرانه بيشترين رابطه را با سرزندگي تحصيلي دارند.