عنوان مقاله :
بررسي ناسازگاري زماني سياست پولي در رويكرد قاعده هدفگذاري نرخ ارز در ايران
عنوان به زبان ديگر :
Assessment of Time Inconsistency of Monetary Policy in the Approach of Exchange Rate Targeting Rule in Iran
پديد آورندگان :
رحيم زاده نامور، محسن دانشگاه تهران , خليلي عراقي، منصور دانشگاه تهران
كليدواژه :
نرخ ارز حقيقي , نرخ تورم , ناسازگاري زماني , سياست تعهد , صلاحديد
چكيده فارسي :
تحقيق حاضر به بررسي ناسازگاري زماني (Time Inconsistency) سياست پولي در ايران با استفاده از رويكرد هدفگذاري نرخ ارز پرداخته است. با توجه به اينكه لنگر اسمي اعلام شده براي سياست پولي در ايران نرخ رشد نقدينگي است؛ ميزان انطباق اين نرخ با مقادير واقعي در اقتصاد ايران، حاكي از اعتبار اندك سياستگذار پولي و در نتيجه ناكارآمدي ابزارهاي مورد استفاده در اجراي سياستهاي اعـلام شـده است. جهت آزمون مدل تجربي تحقيق از اطلاعات دوره زماني 1396 ـ 1368 بر اساس دادههاي فصلي و روش گشتاورهاي تعميميافته (GMM) استفاده شده است. يافتههاي پژوهش نشان داد كه اثرگذاري شكاف توليد بر كاهش انحراف نرخ ارز در نظام ارزي شناور بازهاي (Crawling Bands) بيشتر از نظام ارزي ثابت (Crawling Peg) ميباشد. از سوي ديگر بر اساس ضريب برآوردشده، مشاهده شد كه برخلاف اثر انحراف توليد، اثر انحراف نرخ تورم بر انحراف نرخ ارز در نظام ارزي شناور بازهاي كمتر از نظام ارزي ثابت است. اين موضوع بيانگر آن است كه در شرايط هدفگذاري نرخ ارز، الزام سياستگذار به نرخ رشد پول قاعدهمند به انحراف شديدتر نرخ تورم در نظام نرخ ارز ثابت نسبت به نظام نرخ ارز شناور بازهاي منجر خواهد شد. بنابراين با توجه به نتايج پژوهش حاضر ميتوان از ابزار هدفگذاري نرخ ارز به عنوان لنگر اسمي سياست پولي به صورت رژيم شناور بازهاي استفاده و از نتايج رفاهي آن بهره برد.
چكيده لاتين :
This research assesses the time inconsistency of monetary policy in Iran using the exchange rate targeting approach. The level of alignment of Nominal anchor (money growth) with the actual values of the economy indicates weak credibility of monetary policy. The empirical model uses seasonal data for the period of 1989-2017 based on generalized method of moments (GMM). The results show that the effect of the output gap on the reduction of the exchange rate deviation in the floating exchange rate is more than the fixed system. It is observed that, contrary to the output, the effect of the inflation rate gap on the exchange rate deviation in the floating exchange rate system is less than the fixed exchange rate system. This suggests that in terms of exchange rate targeting and commitment to a ruled monetary policy, the impact of the inflation gap is higher on the exchange rate gap in the fixed exchange rate system compare to floating one.
عنوان نشريه :
مطالعات و سياست هاي اقتصادي