اثربخشي آموزش گروهي حل مسئله شناختي - اجتماعي بر خودكنترلي و اضطراب در دختران پيش دبستاني

The Effectiveness of Group Cognitive-Social Problem Solving on Self-Control and Anxiety in Girl Preschool Children

هدف پژوهش حاضر، بررسي اثربخشي آموزش گروهي حل مسيله شناختي - اجتماعي بر خودكنترلي و اضطراب دختران پيش دبستاني بود. روش طرح پژوهش، نيمه آزمايشي با پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري بود. جامعه آماري را دانش آموزان پيش دبستاني منطقه 12 شهرداري شهر تهران تشكيل دادند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از دختران مقطع پيش دبستاني بودند كه به صورت در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آموزش گروهي حل مسيله شناختي - اجتماعي و كنترل قرار گرفتند. همه آزمودني ها پرسش نامه هاي اضطراب (اسپنس، 1999) و خودكنترلي (هومفري، 1982) را در پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري تكميل كردند. براي تحليل داده ها از تحليل كوواريانس استفاده شد. يافته ها: نتايج نشان داد كه آزمودني هاي گروه آموزش گروهي حل مسيله شناختي - اجتماعي در مقايسه با گروه كنترل كاهش معناداري در اضطراب و افزايش معناداري را در خودكنترلي نشان دادند (001/0 = P). اين نتايج در مرحله پيگيري نيز حفظ شد. نتيجه گيري: با توجه به نتايج پژوهش، مي توان استفاده از اين آموزش را به متخصصان سلامت روان و مشاوران مدرسه توصيه كرد.

The aim of study was to determine the effectiveness of Group Cognitive-Social Problem Solving on self-control and anxiety in preschool girls. Method: the current reserch design was a quasi-experimental with pretest, posttest and follow up. The study population consisted of all preschool students in district 12 of Tehran. The research sample included 30 preschool girls, who were selected with available sampling method, and assigned into 2 groups including cognitive-social problem solving and control. Groups All subjects completed the anxiety (Spence, 1999) and the self control (Humphrey, 1982) questionnaires in pretest, posttest and follow up. For analyzing of gathered data, the analysis of covariance was used. Result: The results showed that cognitive-social problem solving group had a significant reduction in anxiety and increase in the self-control compared to control droup (P = 0/001). These results were maintained at the follow-up stage. Conclusion: According to the results, the use of this training can be suggested to mental health professionals and school counselors.