عنوان مقاله :
ملودي ادبيات صلح در ژئوپلتيك آشوب
پديد آورندگان :
رامين ، زهره دانشگاه تهران - دانشكده زبانها و ادبيات خارجي - گروه زبان و ادبيات انگليسي , مرندي ، محمد دانشگاه تهران - دانشكده زبان ها و ادبيات خارجي - گروه زبان و ادبيات انگليسي , خاتمي نيا ، فضه دانشگاه تهران، پرديس البرز - گروه زبان و ادبيات انگليسي
كليدواژه :
آشوب , ادبيات صلح , خالد حسيني , يازده سپتامبر , جهان اسلام , ماترياليسم فرهنگي
چكيده فارسي :
هدف پژوهش حاضر پاسخ به اين پرسش است كه «ادبيات صلح بهمثابه يك عنصر نوظهور، چگونه به كاهش سطح آشوبزدگي و افزايش سطح همگرايي و ايجاد صلح كمك ميكند؟» فرض اين است كه ادبيات صلح با درنظرگرفتن صلح بهمثابه يك چرخه و فرايند، بهجهت نوع روايت و خوانش متفاوتي كه دارد و همچنين گسترهي مخاطبيني كه شامل ميشود، با ترويج كاركردهايي نظير: باور به امكان تغيير، همدلي بهجاي تنش و نوعدوستي بهجاي تبعيض، عوامل آشوبزا (اسلامهراسي) را محدود كرده و درنتيجه سطح صلح را افزايش ميدهد. اين پژوهش با روش توصيفيتحليلي و با استفاده از نظريهي ماترياليسم فرهنگي (رويكرد تلفيقي ويليامز و سينفيلد) تحليلي از رابطهي ادبيات، صلح و بازتاب مقولهي آشوبزدگي در جهان اسلام و پيامدهاي آن ارائه كرده است. اين تحليل بهلحاظ زماني به دورهي پسايازده سپتامبر تعلق دارد و با بازخواني دو اثر خالد حسيني (بادبادكباز و هزار خورشيد تابان) نشان ميدهد كه چگونه ميتوان مولفههاي ادبيات صلح را از اين دو اثر استخراج كرد. جهان اسلام نيازمند بازخواني ميراث خود براي شكستن غيرواقعنماييهاي موجود است. تصويرسازي آثار ادبي، ازاينجهت كه مخاطب بسيار گستردهاي دارد و از ماندگاري عميقي برخوردار است، در تقابل با مولفههاي آشوبزا قابليتهاي كاربردي ويژهاي را داراست.