عنوان مقاله :
كالبدشناسي رستم در جهان پيشاشاهنامهاي
پديد آورندگان :
مقدّس ، اميرحسين دانشگاه اصفهان , اسماعيل پور مطلق ، ابوالقاسم دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
رستم , شاهنامه , ايندرَه , سورنا , بهيشمه
چكيده فارسي :
رستم دريچهاي را ميماند كه همواره رو به آرمانهايِ نوپديدِ مردمِ اين سامان گشوده ميشود و رستاخيزهايِ مكرّرِ جنابش در اقاليمِ فرهنگ نشان ميدهد كه هنوز چهرهاي اساطيري اين توان را دارد كه پاسخگوي نيازهاي تاريخي ايرانيان باشد. اگر بر اين قول متفق باشيم كه «اسطوره» و «تاريخ» ميتوانند زايانندۀ «حماسه» باشند، با نظربستن به شاهنامه، سؤالي كه ذهن همگان را به خود مشغول خواهد داشت، اين خواهد بود كه برجستهترين پهلوانِ حماسۀ ملّي (كه خود وزنهاي گران براي دومين پاره از سهگانۀ بلندآوازۀ شاهنامه است)، از كدامين زِهدانِ تاريخي يا اساطيري (يا حتي حماسي) برونجسته و بازنمايانندۀ كدامين ايزد يا شخصيت ايراني/اَنيراني است. نگارندگان براي پاسخ به اين مسئله، با تدقيق در منابعِ موجود، خويشكاريهايِ رستم و همتايانش را در «اسطوره»، «تاريخ» و «حماسه»هايِ ايران و ملل همجوار از نظر گذرانيده و متناسب با زمان و امكانات خود بدين پرسش پاسخي درخور دادهاند. يافتههاي پژوهش حاضر كه با تكيه بر منابع كتابخانهاي و بهصورتِ تطبيقي ـ تحليلي فراهم آمده است، نشان ميدهد كه رستمِ شاهنامه كيفيتاً و كميتاً ميراثدارِ «ايندرۀ هندي» (از لحاظ اسطورهاي)، «سورنايِ حرّان» (از لحاظ تاريخي) و «بهيشمۀ هندي» (از لحاظ حماسي) است.
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني و اسطوره شناختي دانشگاه آزاد اسلامي
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني و اسطوره شناختي دانشگاه آزاد اسلامي