عنوان مقاله :
نقد روايت انگليسي از خليجفارس
پديد آورندگان :
رضايي ، عباس دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده ادبيات - گروه تاريخ , منصوربخت ، قباد دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده ادبيات - گروه تاريخ
كليدواژه :
خليجفارس , شرقشناسي , تاريخنگاري انگليسي , وارونهنمايي
چكيده فارسي :
با ورود به دوران جديد خليج فارس مانند تمام سرزمينهاي شرقي با مسئله جديدي روبرو شد. با حضور پرتغال، اسپانيا، فرانسه، هلند و انگليس در اين منطقه، نظم و تعادل قديم با معارضاني جديد و بيسابقه روبرو شد و به تبع آن روابط سياسي، نظامي و تجاري جديدي برقرار شد كه تعادل مذكور را فروريخت. در نهايت انگلستان پس از غلبه بر رقبا و حاكميت مطلق بر هندوستان و سپس خليجفارس حاكم مطلقالعنان اين آبراهه شد. حاصل اين وضع، سلطۀ مطلق بيگانگان بر منطقه بود. از آن پس، انگلستان در راستاي استمرار حضور خود، تلاش نمود كه تصويري مشروع از حضور خود در منطقه ارائه دهد و با ارائه روايتي انگليسي از تحولات اين منطقه، تاريخنگاري جديد خليجفارس را رقم بزند. اگر مسئله نخست مسئلهاي عيني بود از اينجا به بعد مسئلهاي ذهني و معرفتي به وجود آمد زيرا تصوير جديدي از خليج فارس ارائه شد كه تصوير قديم را به چالش طلبيد. يافتههاي تحقيق كه برپايه تركيبي از روش تطبيقي و عقلاني است، نشان ميدهد كه عليرغم ارائه اطلاعات فراوان، تصوير ارائه شده نه تنها با واقعيات تاريخي خليجفارس و وضعيت منطقه در حين خلق آثار مذكور مطابقت ندارد بلكه برساخته و وارونهنمايي واقعيات تاريخي اين منطقه متأثر از دانش شرقشناسي و منافع كمپاني هند شرقي بريتانيا ميباشد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي تاريخي ايران و اسلام
عنوان نشريه :
پژوهش هاي تاريخي ايران و اسلام