شناخت و ارزيابي تأثير مؤلفه‌هاي حكمروايي شهري از منظر رويكرد مديريت دانش مطالعه‌اي در كلان‌شهر تبريز

Urban governance components impact’s recognition and evaluation in terms of knowledge management approach: A study in Tabriz Metropolis

امروزه دانشي­ سازي فرايند توسعه، رويكرد نويني در دستيابي به مديريت و برنامه­ ريزي پايدار جهت خلق چشم ­انداز پيشرفت در عرصه­ هاي مكاني-فضايي به شمار مي­رود. اين­ مهم در عصر اطلاعات به عنوان يكي از ملزومات اصلي دستيابي به پايداري در اشكال هدايتگري و تصميم ­سازي مورد تاكيد قرار گرفته است. در اين راستا هدف اصلي اين پژوهش بررسي چگونگي تحقق حكم روايي شهري دانش­بنيان در كلان­شهر تبريز است كه با دو هدف فرعي شناخت عامل­ هاي اصلي دانشي كردن حكم روايي شهري و ميزان تأثير هريك از عامل­ ها در تحقق اين رويكرد دنبال شده است. در اين­راستا، روش­شناسي پژوهش «توصيفي – تحليلي» بوده كه از روش پيمايشي به صورت ابزار پرسش­نامه براي گردآوري داده ­ها استفاده شده است. جامعۀ آماري پژوهش، كارشناسان رشته­ هاي مرتبط با امور شهري در دانشگاه ها و شهرداري تبريز مي باشند. جهت تحليل داده ­ها نيز متناسب با اهداف پژوهش از آزمون­ هاي آماري تحليل عاملي اكتشافي و رگرسيون خطي و لگاريتمي در قالب نرم ­افزار AMOS و SPSS استفاده شده است. برابر با نتايج به ­دست­ آمده از تحليل داده ­هاي پژوهش، اول برمبناي تحليل ­عاملي متغيرهاي 25گانۀ پژوهش و بر مبناي متغيرهاي بارگذاري شده، 5 عامل توانمندسازي دانش مبنا با درصد واريانس 16/25، شفافيت دانش مبنا با درصد واريانس 13/91، خلاقيت دانش مبنا با درصد واريانس 12/29، يادگيري دانش مبنا با درصد واريانس 13/55و نوآوري دانش مبنا دانش مبنا با درصد واريانس 14/9و مجموع واريانس تجمعي 0/71 به عنوان شاخص­ هاي اصلي حكم روايي شهري دانش بنيان در كلان­شهر تبريز شناسايي شدند. دوم با استفاده از رگرسيون خطي و لگاريتمي مشخص شد كه "يادگيري دانش مبنا" با ميزان 0/387 براي رگرسيون خطي و 0/325 براي رگرسيون لگاريتمي و" شفافيت دانش مبنا " با ميزان 0/238 براي رگرسيون خطي و 0/242 براي رگرسيون لگاريتمي با به­ دست آوردن بالاترين ميزان همبستگي چندگانه و سطح معناداري قابل قبول مي­توانند بيشترين تاثير را در دستيابي به حكم روايي شهري دانش­ بنيان در شهر تبريز داشته باشد.

The main objective of the present study is to investigate the realization of knowledge-based urban governance in Tabriz metropolis which pursue with two sub-goals including: the recognition of the main factors of the knowledge-based urban governance approach and the effect of each factor on the realization of this approach. In this regard, the methodology of the study is "descriptive - analytic". For collecting data a survey method was used as a questionnaire tool. Our sample is experts in urban affair fields from Tabriz universities and municipality. To analyze the data in accordance with the research objectives, the statistical tests of exploratory factor analysis and linear and logarithmic regression were used in AMOS and SPSS software. According to the result of analysis, based on factor analysis of 25 variables, 5 factors including: Knowledge-based empowerment with a 16.25 variance percent, knowledge-based transparency with a 13.91 variance percent, knowledge-based creativity with a 12.29 variance percent, knowledge-based learning with a 13.55 variance percent and knowledge-based innovation with a 14.9 variance percent and total aggregate variance of 0.71 was identified as the main indicators of knowledge-based urban governance in Tabriz metropolis. On the other hand, using linear and logarithmic regression, it was determined that “knowledge-based learning” and “knowledge-based transparency ": by obtaining the highest degree of multiple correlation and acceptable level of significance, could have the greatest impact on achieving knowledge-based urban governance in Tabriz metropolis.by obtaining the highest degree of multiple correlation and acceptable level of significance, could have the greatest impact on achieving knowledge-based urban governance in Tabriz metropolis.