عنوان مقاله :
آراستگي منفعت طلبانه ارقام سود (زيان) و بدهي با تاكيد بر نقش نظام راهبري شركتي
عنوان به زبان ديگر :
Cosmetic earnings (losses) and debt management with emphasis on corporate governance role
پديد آورندگان :
اثني عشري، حميده دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده مديريت و حسابداري - گروه حسابداري، تهران , صفرزاده، محمدحسين دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده مديريت و حسابداري - گروه حسابداري، تهران , رضايي نماور، حسين دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده مديريت و حسابداري، تهران
كليدواژه :
آراستگي ارقام سود ( زيان) و بدهي , توزيع بنفورد , نظام راهبري شركتي , آراستگي رو به بالا و پايين سود
چكيده فارسي :
اين پژوهش، به بررسي آراستگي منفعت طلبانه ارقام سود و بدهي و اثر نظام راهبري شركتي بر روي آن ميپردازد. بهمنظور سنجش آراستگي روبه بالاي سود و روبه پايين زيان و بدهي از شيوهاي به نام قاعده بنفورد (1938) استفادهشده است. نظام راهبري شركتي نيز با استفاده از يك شاخص تجميعي با استفاده از معيارهاي استقلال هيئتمديره، سهام داران نهادي، تمركز مالكيت و نوع حسابرس سنجيده شد. در اين راستا دادههاي 155 شركت پذيرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران براي دوره 1387 الي 1397 آزمون شده است. براي بررسي و مقايسه توزيع واقعي اعداد سود (زيان) و بدهي با توزيع مورد انتظار(بنفورد)، از روش آزمون Z استاندارد، توزيع كاي مربع و همچنين آزمون وي كرامر، استفاده شد. نتايج نشان داد مديران ارقام سود را براي بهرهمندي از واكنشهاي رواني استفادهكنندگان، بهصورت معناداري به سمت بالا ميآرايند؛ اين در حاليست كه چنين قاعدهاي در خصوص ارقام زيان و بدهي برقرار نيست و اين ارقام از سوي مديران آراسته نمي شوند. بعلاوه، نتايج پژوهش حاكي از آن است كه نظام راهبري شركت توان مديران را در آراستگي مبالغ سود (زيان) و بدهي كاهش نمي دهد.
چكيده لاتين :
This study examines the Cosmetic earnings and debt management and the effect of Corporate Governance on them. Our approach to investigate the cosmetic earnings upward and debts downward is based on “Benford's Law”. To evaluate Corporate governance we used 4 variables: percentage of non-Executive managers, percentage of institutional shareholders, concentration of ownership, auditor type and an aggregate index. With regard to this, we tested the data gathered from 145 firms listed in Tehran’s Stock Exchange (TSE) from 2009 to 2009. Normal Z test, Chi-squared distribution and Cramer V test are used to examine and compare actual distribution numbers of earnings (loss) and debts with expected distribution (Benford's). Results show that managers manipulate the second digits of earnings upward. Nonetheless, this is not the case of losses and debts. Furthermore, the findings show that corporate governance does not diminish the managers’ opportunity in manipulating the digits of earnings (losses) and debts.
عنوان نشريه :
پيشرفت هاي حسابداري