ارائه الگوي فرهنگ‌سازماني مؤثر بر كنترل‌هاي داخلي سازمان‌هاي غيرانتفاعي بخش عمومي ايران با رويكرد تئوري داده بنياد (GT)

فاقد عنوان و چكيده لاتين

هدف كلي مطالعه حاضر تبيين الگوي فرهنگ‌سازماني مؤثر بر سيستم‌ كنترل‌هاي داخلي سازمان‌هاي غيرانتفاعي بخش عمومي ايران و درواقع احصاء مؤلفه‌ها و اجزاء اصلي مؤثر بر آن و همچنين توسعه چارچوب نظري فرهنگ‌سازماني و نقش آن بر كنترل‌هاي داخلي در اين قبيل سازمانهاست. باتوجه به عدم كاركرد قطعي نظريات خارجي مطرح شده در ادبيات موضوع، در مورد سازمان‌هاي داخلي و لزوم توجه به ابعاد و ماهيت بومي مساله در داخل كشور، در اين راستا سعي گرديد تا با استفاده از استراتژي كيفي پژوهش و با بكارگيري روش نظريه‌سازي داده‌بنياد، با استفاده از نمونه‌اي از متخصصان ديوان محاسبات كشور، دانشگاهيان و مسئولان سازمان‌هاي غيرانتفاعي كشوري به احصاي شرايط علّي، عوامل بسترساز، بازدارنده، راهكارها و پيامدهاي پياده‌سازي كنترل داخلي مطلوب در سازمان‌هاي غيرانتفاعي كشور پرداخته شود. در اين پژوهش به منظور كد گذاري و تجزيه و تحليل داده ها از نرم افزار ATLAS.ti استفاده گرديده است. نتايج حاصل از پژوهش نشان داد كه فرهنگ در سه سطح مديران (شامل سبك، ديدگاه، انگيزش و التزام عملي مديران به قوانين)، كاركنان (شامل ويژگي‌هاي رفتاري، انگيزش و ديدگاه كاركنان) و سازمان (شامل فرهنگ ملموس سازمان، فرهنگ كاري سازمان، ساختار سلسله مراتبي سازمان، فرهنگ نهادي سازمان و جايگاه منافع فردي و جمعي در سازمان) ، با در نظر گرفتن عوامل بازدارنده و بسترساز آن، مي‌تواند جزء عوامل علّي اثرگذار بر كيفيت كنترل داخلي در سازمان‌هاي غيرانتفاعي كشور باشد. در نهايت با توجه به الگوي بومي ارائه شده در مطالعه، راهكارهاي افزايش اثربخشي كنترلهاي داخلي در دو سطح راهكارهاي سياست‌گذاري كلان و راهكارهاي عملياتي در سازمان ارائه گرديد.