عنوان مقاله :
بررسي اثر ريزنمونه و غلظت تنظيمكنندههاي رشد گياهي بر كالزايي در گياه Stipagrostis pennata
عنوان به زبان ديگر :
Effect of explants and concentrations of plant growth regulators on callus induction in Stipagrostis pennata
پديد آورندگان :
اسدي آقبلاغي، معصومه دانشگاه تهران - پرديس كشاورزي و منابع طبيعي - گروه زراعت و اصلاح نباتات , شريف زاده، فرزاد دانشگاه تهران - پرديس كشاورزي و منابع طبيعي - گروه زراعت و اصلاح نباتات , اميدي، منصور دانشگاه تهران - پرديس كشاورزي و منابع طبيعي - گروه زراعت و اصلاح نباتات
كليدواژه :
اكسين , پينهزايي , سيتوكينين , كشت بافت , گياه سبد
چكيده فارسي :
گياه Stipagrostis pennata براي تقويت پوشش گياهي مناطق كويري و همچنين تثبيت شنهاي روان كاشته ميشود و بهدليل مشكل توليد بذر در اين گياه، اين پژوهش با هدف القا كالوس در اين گياه انجام گرفت. تيمارهاي آزمايش شامل دو نوع ريزنمونه (گره ساقه و بذر)، چهار سطح توفوردي كلروفنوكسي استيك اسيد (2,4-D) با غلظتهاي يك، دو، سه و چهار ميليگرم در ليترو پنج سطح بنزيل آمينوپورين (BAP) با غلظتهاي صفر، 05/0، 1/0، 2/0 و 4/0 ميليگرم در ليتر بودند كه در محيط كشت پايه موراشينگ و اسكوگ اعمال شدندند.اين پژوهش بهصورت فاكتوريل و بر پايه طرح كاملاً تصادفي در سه تكرار انجام شد. ريزنمونه بذر در تيمارهاي سه ميليگرم در ليتر توفوردي به همراه 4/0 و 2/0 ميليگرم در ليتر بنزيلآمينوپورين، بيشترين درصد القا كالوس (صد در صد) را نشان داد، درحاليكه بالاترين درصد القا كالوس، در ريزنمونه گره ساقه (60 درصد) در تيمار سه ميليگرم در ليتر توفوردي به همراه 4/0 ميليگرم در ليتر بنزيلآمينوپورين بهدست آمد. در مورد صفات سطح و وزن تر كالوس براي هر دو ريزنمونه و حجم كالوس در ريزنمونه بذر نيز تيمار سه ميليگرم در ليتر توفوردي به همراه 4/0 ميليگرم در ليتر بنزيلآمينوپورين، بهعنوان تيمار بهينه شناخته شد. ريزنمونه گره ساقه در تيمار دو ميليگرم در ليتر توفوردي به همراه 1/0 ميليگرم در ليتر بنزيلآمينوپورين، بيشترين حجم كالوس را توليد كرد. بهطوركلي ميتوان ريزنمونه بذر در تركيب هورموني غلظتهاي سه ميليگرم بر ليتر توفوردي به همراه 4/0 ميليگرم در ليتر بنزيلآمينوپورين را بهعنوان پروتكل بهينهسازي شده معرفي كرد.
كليدواژهها
چكيده لاتين :
Stipagrostis pennata is one of the most important desert species to cover desert areas as well as to bind the sand which unfortunately cannot produce the best quality seed for its survival. This research was conducted to callus induction and experimental treatments included two types of explants (stem and seed), four various concentrations of 2,4-dichlorophenoxyacetic acid (2,4-D) consists of 1, 2, 3 and 4 mg /L and five levels of 6-benzylaminopurine (BAP) consists of 0, 0.05, 0.1, 0.2 and 0.4 mg /L were applied to the Murashing and Skoog basal media. This study was conducted as a factorial experiment based on completely randomized design with three replications. Results showed a significant interaction effect among explants, auxin and cytokinin on the traits related to callus induction. Seed explant showed the maximum of callus induction percentage (100%) in medium containing 3 mg/l 2,4-D with both 0.4 or 0.2 mg/l of BAP. The highest percentage of callus induction in stem node explant (60%) was obtained in 3 mg/l 2,4-D with 0.4 mg/l BAP treatment. For the surface and fresh weight of callus in both explants and the volume of callus in seed explant, 3 mg/l 2,4-D with 0.4 mg/l BAP was recognized as the best treatments. Stem node explant in the of 2 mg/l 2,4-D with 0.1 mg/l BAP treatment showed the highest volume of callus. In general, the use of seed explant in mg/l 2,4-D and 0.4 mg/l BAP treatment can be introduced as an optimized protocol.
عنوان نشريه :
علوم گياهان زراعي ايران