شماره ركورد :
1235352
عنوان مقاله :
قضا گفت گير و قدر گفت ده (بررسي جايگاه و وضعيت بيتي در شاهنامه)
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان
پديد آورندگان :
كهريزي، خليل فاقد سمت
تعداد صفحه :
22
از صفحه :
277
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
298
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
فردوسي , شاهنامه , رستم و اشكبوس , بهرام و ساوه شاه
چكيده فارسي :
در تصحيح متني مانند شاهنامه علاوه بر تشخيص نويسش‌ها و بيت‌هاي اصيل، يافتن جايگاه درست ابيات نيز در محور عمودي كلام اهميّت ويژه‌اي دارد. زيرا ممكن است كاتبان با پس و پيش نوشتن يا نقل ابياتي از حافظه در حاشيه يا متن دستنويس‌ها نظم اصيل روايي آنها را دگرگون كنند. يكي از اين موارد، بيتِ «قضا گفت گير و قدر گفت ده / فلك گفت احسنت و مه گفت زه» با پنج بيت ديگر است كه در دو جا از شاهنامه آمده است؛ يك بار در رزم رستم با اشكبوس و يك بار ديگر در جنگ بهرام چوبين با ساوه شاه. ما در اين مقاله كوشيده‌ايم، نخست با درنگي بر وضعيّت اين بيت در دستنويس‌هاي شاهنامه، نشان دهيم، جايگاه اصلي آن بر خلافِ پنج بيتِ ديگر، داستان رزم رستم با اشكبوس است. پس از آن كوشيده‌ايم، با نقدِ پژوهش‌هاي پيشين و توجّه به وضعيّت اين بيت در دستنويس‌ها، دربارۀ اصالتِ آن بحث كنيم. بر پايۀ جست‌وجوهاي ما، تا كنون دليل استواري براي الحاقي پنداشتن اين بيت ارائه نشده و علاوه بر همصدايي‌ دستنويس‌ها، مي‌توان در ديوان همام تبريزي نيز تأييدي جنبي براي اصالت آن يافت. از ديگرسو به‌رغم اينكه اين بيت در دوازده دستنويسِ مهم تا قرن نهم هجري آمده است، كهن‌ترين دستنويس شاهنامه و دستنويس سن‌ژوزف آن را ندارند و بنداري نيز آن را ترجمه نكرده است. از همين‌روي تصميم‌گيري قطعي دربارۀ آن دشوار است و تا يافتن سندي معتبر بهتر است آن را در چنگك شك به متن ببريم.
چكيده لاتين :
In correcting a text such as Shahnameh, not only it is necessary to distinguish the correct scripts from the incorrect ones and the original verses from the added ones, but also, it is special importance to find the correct position of the verses in the vertical axis of the word. The verse "قضا گفت گير و قدر گفت ده/فلك گفت احسنت و مه گفت زه" has been mentioned in two places in Shahnameh with five other verses; once in Rostam's battle with Ashkboos and once in Bahram Choobin's war with Saveh Sking. In this article, we have tried to first show the status of this verse in the Shahnameh manuscripts. After that, we have tried to discuss its authenticity by pay attention to the situation of this verse in the manuscripts. Based on our researches, no solid reason has been provided so far for considering this verse as an appendix, and in addition to the unanimity of the manuscripts, one can also find a side confirmation of its authenticity in the collection of Homam Tabrizi. On the other hand, despite the fact that this verse is mentioned in twelve important manuscripts up to the ninth century AH, they do not have the oldest manuscript of Shahnameh and Senjozov manuscript, and Bondari has not translated it. Therefore, it is difficult to make a definite decision about it, and until we find a valid document, it is better to take it into the text in the grip of doubt.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
زبان و ادب فارسي-دانشگاه تبريز
فايل PDF :
8452185
لينک به اين مدرک :
بازگشت