بررسي مولفه هاي سبك نظام آموزشي ايراني اسلامي و مكتب فلسفي پراگماتيسم

A Study of the Components of the Style of the Iranian-Islamic Educational System and the Philosophical School of Pragmatism

هدف از تحقيق حاضر بررسي مولفه هاي سبك نظام آموزشي ايراني اسلامي و مكتب فلسفي پراگماتيسم است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نظر هدف كاربردي؛ از نظر داده‌ها، قياسي از نوع توصيفي -تحليلي مي‌باشد؛ بنابراين رويكرد اين پژوهش آميخته است كه در آن از روشهاي كيفي مقتضي از جمله مصاحبه اكتشافي جهت استخراج عامل‌ها(شاخص‌ها، مولفه‌ها و ابعاد) و همچنين سنجه‌هاي پژوهش و از روش‌هاي كمي براي تاييد مولفه هاي اندازه‌گيري استفاده شد. براي اين منظور ابتدا داده ها بر اساس فيش و ثبت اطلاعات گردآوري شدند كه منجر به شناسايي مولفه هاي مختلف آموزشي و تربيتي شد و امكان تدوين الگوي نظري تحقيق فراهم گرديد، سپس بر مبناي يافته هاي حاصل از داده هاي كيفي ابزار تحقيق كد گذاري شدند تا تعميم پذيري يافته ها ميسر شد. سپس مدل اوليه ارائه گرديد و پس از تحليل مدل نهايي و مدل مفهومي هر دو مكتب ارائه گرديد. يافته ها: پژوهش حاضر درباره‌ي تبين مباني فلسفي برنامه آموزش جهاني و مقايسه آن با مباني فلسفي نظام آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران است. برنامه آموزش جهاني با هدف همگام كردن امر آموزش با تحولات و واقعيت هاي موجود در صحنه جهاني، يك نوع خلاقيت آموزشي محسوب شده و از نمونه هاي طرح مفاهيم جهاني در حوزه‌ي برنامه درسي است. نتيجه گيري: نتايج پژوهش نشان خواهد داد كه از ديدگاه برنامه آموزش جهاني، هستي يك مجموعه به هم پيوسته و در هم تنيده است. كه همه اجزاي آن با هم در تعامل هستند و برهم اثر مي گذارند. مقايسه مكاتب فلسفي با مباني نظام تعليم و تربيت ايران، حاكي از برخي ناهمخواني ها در زمينه مختلف از جمله جوهر هستي، مبدا و مقصد حيات ، نسبي بودن معرفت ، منابع ارزش ها و جايگاه انسان در جهان هستي است.

Purpose: The purpose of this study is to investigate the components of the style of the Iranian-Islamic educational system and the philosophical school of pragmatism. Materials and Methods: The present study in terms of applied purpose; In terms of data, it is a descriptive-analytical analogy; Therefore, the approach of this research is mixed in which appropriate qualitative methods such as exploratory interview to extract factors (indicators, components and dimensions) as well as research metrics and quantitative methods were used to confirm the components of measurement. For this purpose, first the data were collected based on the receipt and registration of information, which led to the identification of various educational components and the possibility of developing a theoretical research model, then coded based on the findings of qualitative data research tools to The generalizability of the findings was made possible. Then the initial model was presented and after analyzing the final model and the conceptual model of both schools were presented. Findings: The present study is about explaining the philosophical foundations of the world education program and comparing it with the philosophical foundations of the education system of the Islamic Republic of Iran. The global education program, with the aim of keeping the education in line with the developments and realities on the world stage, is considered a kind of educational creativity and is one of the examples of global concepts in the field of curriculum. Conclusion: The results of the research will show that from the perspective of the global education program, the existence of a complex is interconnected and intertwined. That all its components interact and interact with each other. Comparison of philosophical schools with the foundations of the Iranian education system indicates some inconsistencies in various fields such as the essence of existence, origin and destination of life, the relative nature of knowledge, sources of values ​​and the place of man in the universe