مكانيزمي ‌براي انتقال نرخ سود، تسهيلات رهني و مصرف خانوارها در اقتصاد ايران

هدف كلي اين پژوهش، بررسي تاثير تغييرات واقعي نرخ‌هاي بهره بر اقتصاد مي‌باشد. در اين پژوهش براي جمع‌آوري داده‌ها و اطلاعات مورد نياز، ابتدا از روش كتابخانه‌اي و مطالعات اسنادي استفاده شده كه بر اين اساس، مباني نظري و ادبيات پژوهش از كتب و مجلات تخصصي فارسي و لاتين گردآوري گرديد. جامعه آماري پژوهش حاضر نيز اطلاعات استفاده كنندگان از تسهيلات رهني بانك مسكن طي دوره زماني 15 ساله است. داده‌هاي لازم براي آزمون فرضيه تحقيق از طريق مراجعه به پايگاه داده بانك مركزي و بانك اطلاعات سري‌هاي زماني اقتصادي كشور استخراج شده است. تجزيه و تحليل نهايي داده‌ها نيز به كمك نرم‌افزار اقتصادسنجي Eviews10 انجام شده است. در سطح اعتباري ضعيف و متوسط در دوره 10 ساله متغير مصرف خانوار رابطه مثبت و معناداري با متغير وابسته تغييرات واقعي در نرخ بهره دارد. در سطح اعتباري ضعيف و متوسط در دوره 5 ساله تغييرات واقعي در نرخ بهره با متغير شاخص قيمت مسكن رابطه منفي و معناداري دارد. در سطح اعتباري خوب در دوره 10 ساله تغييرات واقعي در نرخ بهره با متغير مصرف خانوار رابطه منفي و معناداري دارد. در سطح اعتباري خوب در دوره 5 تغييرات واقعي در نرخ بهره با متغير شاخص قيمت مسكن رابطه منفي و معناداري دارد. در سطح اعتباري عالي در دوره 10 ساله تغييرات واقعي در نرخ بهره با متغير مصرف خانوار رابطه منفي و معناداري دارد و با متغير بازپرداخت داوطلبانه وام رهني رابطه مثبت و معناداري دارد. در سطح اعتباري عالي در دوره 5 ساله تغييرات واقعي در نرخ بهره با متغير مصرف خانوار رابطه منفي و معناداري دارد و با متغير بازپرداخت داوطلبانه وام رهني رابطه مثبت و معناداري دارد.