بررسي مدل يابي صميميت زناشويي براساس سبك‌هاي دلبستگي و روابط موضوعي با ميانجي گيري سبك هاي مقابله‌اي

Investigating the Modeling of Marital Intimacy based on Attachment Styles and Thematic Relationships Mediated by Coping Styles

دلبستگي ايمن، رفتارهاي مراقبتي و مدارا با همسررا ارتقا ميدهد. اين رفتارها در افزايش سازگاري زناشويي و نشاط بخشي به زندگي زناشويي نقش دارد. مواد و روش ها: اين پژوهش با هدف بررسي مدليابي و صميميت زناشويي براساس سبك‌هاي دلبستگي و روابط موضوعي با ميانجيگيري سبكهاي مقابلهاي انجام شد. روش تحقيق اين مطالعه از نوع توصيفي- پيمايشي- همبستگي است؛ جامعه آماري اين پژوهش شامل دانشجويان در حال تحصيل و متأهل دانشگاههاي آزاد اسلامي ‌استان تهران بودند كه حداقل 2سال از ازدواج آنها گذشته بود. و با استفاده از فرمول كوكران برابر 385 نفر به روش نمونهگيري در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه‌هاي صميمتزناشويي تامپسون و واكر (OMEIS-2)، پرسشنامه سبك دلبستگي كولينز و ريد (RAAS)، پرسشنامه روابط موضوعي بل (BORRTI) و پرسشنامه سبك مقابله‌اي لازاروس (1988) پاسخ دادند و از آزمون همبستگي، تحليل رگرسيون و مدلسازي به روش معادلات ساختاري استفاده شد. جهت انجام آزمونهاي آماري از نرمافزار EMOS و نسخه 26 نرمافزار SPSS استفاده گرديد. يافته ها: يافته ها نشان داد طبق الگوريتم بارون-كني، از آنجا كه مسير سبك‌هاي مقابله به صميميت زناشوئي معني‌دار است، ميتوان نتيجه گرفت كه سبك‌هاي مقابله نقش ميانجي‌گري جزئي دارند. كل مدل 2/2 درصد صميميت زناشوئي را تبيين مي‌كنند. مقابله مساله مدار 4/2 درصد و مقابله هيجان مدار 5/4 درصد صميميت زناشوئي را تبيين ميكنند.. شاخص آكائيك (AIC) نيز نشان ميدهد كه مدل اثرات غير مستقيم تقريباً مقتصدتر از مدل‌هاي ديگر است و شاخص‌هاي برازش مدل تحليل مسير پيش بيني صميميت زناشوئي براساس روابط موضوعي نشان داد كه شاخص‌هاي برازش مدل اثرات غيرمستقيم بهتر از مدلهاي ديگر است. شاخص آكائيك (AIC) نيز نشان مي‌دهد كه مدل اثرات غيرمستقيم تقريبا مقتصدتر از مدل‌هاي ديگر اس. نتيجه گيري: نتايج حاصل از پژوهش نشان داد، مدل صميميت زناشويي براساس سبك‌هاي دلبستگي و روابط موضوعي با ميانجيگيري سبك-هاي مقابله اي داراي برازش مناسب است

Purpose: Promotes secure attachment, caring behaviors and tolerance with the spouse. These behaviors play a role in increasing marital adjustment and invigorating marital life. Materials and Methods: The aim of this study was to investigate marital modeling and intimacy based on attachment styles and thematic relationships mediated by coping styles. The research method of this study is descriptive-survey-correlation; The statistical population of this study included students studying and married in Islamic Azad universities of Tehran province who had been married for at least 2 years. Using Cochran's formula, 385 people were selected by convenience sampling method and were assigned to Thompson and Walker Intimacy Questionnaire (OMEIS-2), Collins and Reed Attachment Style Questionnaire (RAAS), Bell Thematic Relationship Questionnaire (BORRTI) and Coping Style Questionnaire. Lazarus (1988) answered and correlation test, regression analysis and structural equation modeling were used. EMOS software and version 26 of SPSS software were used for statistical tests. Findings: The results showed that according to Baron-Kenny algorithm, since the path of coping styles to marital intimacy is significant, it can be concluded that coping styles have a partial mediating role. The whole model explains 2.2% of marital intimacy. Problem-oriented coping 2.4% and emotion-oriented coping 4.5% explain marital intimacy. Marriage based on thematic relationships showed that the fit indices of the indirect effects model are better than other models. The Acaic Index (AIC) also shows that the indirect effects model is almost more economical than other models. Conclusion: The results of the study showed that the model of marital intimacy based on attachment styles and thematic relationships is mediated by appropriate styles of coping styles.