عنوان مقاله :
تحليل گفتمان معناي توسعه جوامع روستايي در برنامههاي پنج ساله دولت بعد از انقلاب اسلامي در ايران
پديد آورندگان :
كردزنگنه، منوچهر دانشگاه آزاد واحد شوشتر -گروه علوم اجتماعي، شوشتر، ايران , وحيدا، فريدون دانشگاه آزاد واحد دهاقان - گروه جامعهشناسي، دهاقان، ايران , مهاجراني، علي اصغر دانشگاه آزاد واحد دهاقان - گروه جامعهشناسي، دهاقان، ايران
كليدواژه :
تحليل گفتمان , توسعه اقتصادي , جوامع روستايي , برنامههاي پنج ساله , دولتها , انقلاب اسلامي ايران
چكيده فارسي :
هدف اصلي اين مطالعه تحليل گفتمان توسعه جامعه روستايي در دولتهاي بعد از انقلاب اسلامي است. قلمرو تحقيق سه دولت كارگزاران، اصلاحات و اصولگرايي را (1392-1368) شامل ميشود. گزارهها، يا رخداد ارتباطي در قالب متن برنامههاي 5 ساله توسعه و برخي نوشتههاي جريانات سياسي كه هر دولت برآمده از آن بوده، جمعآوري شده است. نوع تحقيق كيفي است، از تلفيق تحليل گفتمان انتقادي فركلاف و لاكلاو و موفه بهعنوان چارچوب مفهومي و روش تحقيق بهره گرفته شد. يافتهها نشان ميدهد كه در عرصه منازعه سياسي از طريق تمايز «ما» و «آنها» طرد و حاشيهراني صورت گرفته است. سپس هژموني گفتمان غالب در منازعه بر معناي توسعه تعيينكننده بوده است، كه فرضيه تحقيق را پشتيباني ميكند. يافته نشان ميدهد كه گفتمان توسعه روستايي متأثر از گفتمان كلان در هر سه دولت، بر مدلول، دال «عمران روستا» توسعه با معناي «نوسازي»، صورتبندي شده است. گزارهها نشان ميدهد كه كشاورزي، توليد، اشتغال پايدار و صنعت در گفتمان هر سه دولت، دالهاي شناور بوده، ولي تأكيد و معنا مترتب بر آنها يكسان نبوده است. يافتهها نشان ميدهد كه از جمله عوامل تبييني مؤثر بر معناي توسعه روستا در گفتمان دولتها، رويكرد از بالا به پايين، اتكاه به اقتصاد نفتي يا «نفت حكومتي»، پيشينه اقتصاد روستايي، كمرنگ بودن فرايند توسعه از پايين و بخشينگري قابل تأمل بود. نگاه از پايين به بالا به توسعه در دولت اصلاحات پررنگتر بوده است. گستره عمران يا نوسازي روستايي در گفتمان دولتهاي بعد از انقلاب بسيار چشمگير بوده است. اما به دليل پيامد گفتماني در نتيجه معناي مترتب بر توسعه روستايي متأثر از گفتمان دولتها، از جمله، فقر و نابرابري و خالي شدن روستاها كه موجب افزايش حاشيهنشيني و فرودستان شهري گرديده بود، به دشواري فرايند راه توسعه منتهي شده است.
چكيده لاتين :
The present study aims at investigating discourse analysis of economic development of rural communities in the Iranian post-revolutionary governments. Three governments of Executives of Construction (Kargozaran), Reformist, and Conservative (1989-2013) comprised the research scope. The propositions or communicative events were collected as the texts of development five-year plans and certain political movements based on which the governments took step. This study is a qualitative research which used a combination of Fairclough, Laclau and Mouffe Critical Discourse Analysis (CDA) methods as the conceptual framework and methodology basis. Findings show that distinctions made between “self” and “other” have caused exclusion and marginalization in political conflicts. The dominant discourse hegemony in conflicts has been effective and decisive over the concept of development, and this supports the research. The findings demonstrate that among the effective explanatory factors on rural development concept in discourses of the three governments are top-down approach, reliance on oil-based economy or "oil state", rural economy history, unnoticed grassroots development process, and paying more attention to certain sectors. Also, the bottom-up development approach was more significant during the Reformist government. Rural development and renovation have been held a significant position in the post-revolutionary governments. However, on account of discursive consequences resulted from the rural development position affected by discourses of governments including poverty, inequality, and loss of rural population which caused increased suburbanization and urban poor, the development process turned to be an uphill struggle.
عنوان نشريه :
توسعه اجتماعي