عنوان مقاله :
خوانش بافتمحور شهيد مطهري از داستان موسي(ع) و خضر(ع) و دلالتهاي آن در تفكر عقلاني
پديد آورندگان :
بهنيافر، مهدي دانشگاه علامه طباطبائي - گروه فلسفه، تهران، ايران
كليدواژه :
داستان موسي و خضر , مطهري , بافت , عقل سليم , تفكر عقلاني
چكيده فارسي :
اين پژوهش به خوانش عقلي شهيدمطهري از داستان موسي(ع)وخضر(ع) در قرآنكريم ميپردازد. وجه عقلي اين خوانش به استفاده از مفهوم فلسفي بافت در تحليل رفتار طرفين داستان، تحليل عقلي و غيرباطني رفتار موسي(ع) و نيز دلالتهايي در تفكر عقلانيوانتقادي است.
در نگاه مطهري بافت فكري طرفين داستان از جهاتي قياسناپذير و متمايز از يكديگر است و آنها دچار موقعيتي تكافوآميز هستند. نوع نگاه مطهري به او فرصت داده كه از دريچۀ ديد موسي(ع) هم بهماجرا بنگرد و رفتار موسي(ع) را هم در بافت فكري خودش كاملاً موجه ببند. لذا موسي(ع) از سرسپردهاي منفعل و واقعاً ناشكيبا در برخي خوانشها به مقلّدي مسئول و مميِّز در پرتو عقل سليم مبدّل ميشود. در اين نگاه ديگر پرسش از غلبۀ خضر بر موسي يا بالعكس از ميان ميرود و سلوك معقول موسي(ع) در برابر خضر(ع)، بهميزان قابلتوجهي كاركردهاي تربيتي كل داستان را نسبت به ديگر خوانشها دگرگون ميسازد.
در خوانش مطهري عموم انسانها در جهان سهبعدي موسي(ع) زندگيميكنند نه جهان چهار بعدي خضر(ع) كه شامل علم به آينده است. آنها در قلمروهاي بسيار اندكي صاحبنظرند و در بسياري قلمروها مقلِّد؛ لذا نهتنها بهلحاظ هستيشناختي و معرفتي بلكه بهلحاظ رواني هم به بافت فكريوزيستي موسي(ع) نزديكترند و ميتوانند از واكنشهاي عقلي او الگو بگيرند.
چكيده لاتين :
no abstract
عنوان نشريه :
جستارهاي فلسفه دين