تأثير راهبردهاي يادگيري شناختي بر بي طرفي حسابرس (آزم‍‍‍‍ون ن‍‍‍ظريه راهبردهاي يادگيري خودتنظيمي)

راهبردهاي يادگيري شناختي، يك رويكرد يكپارچه و تمايلي است كه به افراد كمك مي كند تا از طريق فعاليت هاي رواني مهارت هاي انتخاب، تنظيم اهداف، جايگزيني استراتژي ها و كاركرد اثربخش آن ها را كسب كنند. هدف اين پژوه‍ش، بررسي ت‍أثير راهبردهاي يادگيري شناختي به روش راهبردهاي يادگيري خودتنظيمي پينتريچ و ديگورت بر بي طرفي حسابرس مي باشد. راهبردهاي يادگيري به روش مزبور شامل راهبردهاي يادگيري تمري‍‍‍‍ن ذه‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ني، توس‍‍‍‍عه معن‍‍‍‍‍‍‍اي‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ي، سازم‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ان ده‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ي، ب‍‍‍رنام‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ه ري‍‍‍‍‍زي، ك‍‍‍‍‍‍‍ن‍‍‍‍‍ت‍‍‍‍‍رل و نظ‍‍‍‍‍‍‍ارت و نظ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍م ده‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ي است. نمونه آماري پژوه‍‍‍‍‍ش شامل 521 نف‍‍‍‍ر ح‍‍‍‍‍‍سابرساني اس‍‍‍‍ت كه در س‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ازم‍‍ان ح‍‍‍‍سابرس‍‍‍‍ي و موس‍‍‍‍‍س‍‍‍‍‍‍‍ات ح‍س‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ابرس‍‍‍‍ي عض‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍و جام‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍عه ح‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍س‍ابداران رس‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍مي اي‍‍‍‍‍ران واق‍‍‍‍‍‍ع در م‍‍‍‍‍‍ح‍دوده ج‍‍‍‍‍‍‍‍‍غراف‍ي‍اي ت‍‍‍‍ه‍‍‍‍‍ران در سال 1399 فع‍‍‍‍‍اليت مي كن‍‍‍‍ند و با روش نم‍‍‍‍‍‍ونه گ‍‍‍يري تص‍‍‍‍‍‍ادف‍‍‍‍‍ي س‍‍‍‍‍اده انتخ‍‍‍‍اب ش‍‍‍دند. از روش توص‍ي‍‍‍‍‍‍‍في- پي‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍مايش‍‍‍‍‍‍‍‍‍ي و ابزارپرس‍‍‍‍ش نامه اس‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍تاندارد در اين پژوه‍‍‍ش اس‍‍‍‍‍تفاده شده است. هم‍‍‍‍‍چنين،فرضيه هاي تحقيق از طريق م‍‍‍‍‍‍‍‍دل س‍‍‍‍‍‍‍ازي مع‍‍‍‍‍‍‍‍ادلات س‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍اخ‍تاري با به كارگي‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ري نرم افزار PLS، مورد آزمون قرار گرف‍‍‍‍ت. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد كه راهبردهاي يادگيري شناختي بر بي طرفي حسابرس تأثير مثبت و معنادار دارند. همچنين راهبردهاي يادگيري شناختي تمرين ذهني، توسعه معنايي، برنامه ريزي، نظم دهي، سازمان دهي و كنترل و نظارت به ترتيب بيشترين تأثير را بر روي مت‍غير بي طرفي حسابرس دارند. نتايج اين تحقيق مي تواند موجب بسط و گسترش موضوعات مرتبط با تصميم گيري و قضاوت حرفه ا ي در حسابرسي و نهايتاً ارتقا كيفيت حسابرسي گردد.