عنوان مقاله :
سيدجمال، سلفيگرايي و نوانديشي غربگرايانه: نگاهي آسيبشناسانه
پديد آورندگان :
صدرا ، محمد دانشگاه زنجان - دانشكده علوم انساني
كليدواژه :
سيدجمال , راه سوم , سلفيگرايي , تجدد , بنيادگرايي
چكيده فارسي :
مقاله حاضر با هدف تشريح ابتكار راه سوم سيدجمالالدين اسدآبادي در راهيابي جامعه اسلامي به عصرجديد به نگارش درآمدهاست. او با توجه به اوضاع و شرايط سياسي و اجتماعي زمان خود، سعي نمود تا راه سومي را از بين دو راه سنتگرايان سلفي و نوگرايان غربگرا به سوي عصر جديد بگشايد. سيدجمال تلاش كرد تا با مرجعيت دين، يك نسخه اسلامي از تجدد تدوين و براي جوامع مسلمان ارائه نمايد. ابتكار اصلي سيدجمال در اين راه، تفكيك بين مفهوم «دين» و «سنت» از سويي و تمايز ميان مفهوم «فرهنگ» و «علوم و تكنولوژي» غربي از سوي ديگر بود. ولي عليرغم خواست سيدجمال، راه سوم درنهايت باعث تقويت سلفيگرايي و بنيادگرايي در جهان اسلام گرديد. در اين نوشته، با استفاده از روشهاي زمينهگرا بهويژه تاريخ مفاهيم، دلايل و علل چنين امري بررسي شدهاست. عمدهترين دليل چنين اتفاقي عدم توجه سيدجمال به تأثيرات مفاهيم مدرني بود كه در منظومۀ فكري خود بهكار برده بود. تفكيك دين از فرهنگ و سنت جوامع اسلامي در آنزمان براي ارايۀ نسخهاي جهاني از دين، باعث تقويت مفهوم سلفيگرايي و درنهايت تقويت دوگانه مفهومي سكولاريسم و سلفيگرايي گرديد كه به بنيادگرايي ختم شد.