انديشه كارل اشميت و مسئله هويت هاي واكنشي در جغرافياي سياسي معاصر

Karl Schmidt's Thought and the Problem of Reactive Identities in Contemporary Political Geography

كارل اشميت، فيلسوف و حقوقدان برجسته آلماني كه همواره درطول زندگي اش به طرفداري از حكومت رايش سوم متهم مي شد با وجود اينكه در دادگاه نورنبرگ از اتهامات تبرئه شد و تا سال 1985 عموماً در انزوا زندگي خود را سپري كرد. ولي انزواي اشميت هيچ وقت مانع از نوشتن او و انتشار انديشه هايش در طول قرن بيستم نشد. اشميت از جمله متفكران بزرگي است كه ديدگاه ها و افكارش، در طول دهه هاي گذشته بر انديشمندان مختلفي چون هاناآرنت، يورگن هابرماس و جورجيوآگامبن تأثيرگذار بوده است. هنگامي كه اشميت كتاب امرسياسي را نوشت به طور شفاف بيان كرد كه اساساٌ سياست را بايد در تمايز ميان دوست و دشمن تعريف كرد. امروزه نئوليبراليسم كه اعتقاد راسخ به كوچك سازي دولت و نيروهاي بازار براي تنظيم مناسبات اجتماعي و مديريت سرزمين دارد، باعث شكل گيري تعارضات اجتماعي بزرگ در درون و كشمكش هاي ژئوپليتيكي در بيرون از مرزهاي كشورها شده است. سياست هاي نئوليبرال به همراه شيوه توليد اقتصاد پست فورديسم در سال هاي اخير وضعيتي را شكل داده است كه شكاف هاي اجتماعي در درون كشورها و همين طور در مقياس جهاني را افزايش داده است. افزايش اين شكاف ها در لايه هاي اجتماعي خود سبب ساز بحران هاي دروني كشورها شده و از طرفي بسياري از كشورها را درگير اعتراض هاي گسترده اجتماعي كرده است. از نظر انديشمندان بزرگي چون فوكوياما، چنين تعارضات اجتماعي باعث شكل گيري هويت هاي واكنشي در درون كشورها شده است. امروزه در بسياري از آثار و نوشته هاي جغرافيدانان سياسي مي توان توجه انديشمندان برجسته اي چون كلوديومينكا و آناجي سكور را ديد كه بر فلسفه سياسي اشميت تمركز كرده اند، و شكل گيري هويت هاي واكنشي را در ارتباط با امر سياسي و تمايز دوست و دشمن در فضاي جهاني شدن و اقتصاد پست فورديسم جستجو مي كنند. سوال اصلي مقاله درباره اين مسئله است كه چرا فلسفه سياسي اشميت و بويژه مقوله امرسياسي در ارتباط با هويت هاي واكنشي در كانون گفتمان هاي جغرافياي سياسي جهان قرار گرفته اند؟

Carl Schmitt, a prominent German philosopher and jurist who had always been accused of supporting the Third Reich throughout his life, was acquitted at the Nuremberg Trials and lived in general isolation until 1985. But Schmitt's isolation never prevented him from writing and disseminating his ideas throughout the twentieth century. Schmitt is one of the great thinkers whose views and thoughts have influenced various thinkers over the past decades, such as Hannah Arendt, Jürgen Habermas, and Giorgio Agamben. When Schmitt wrote the book Empress, he made it clear that politics must be defined in terms of the distinction between friend and foe. Today, neoliberalism, which firmly believes in downsizing government and market forces to regulate social relations and land management, has led to major social conflicts within and geopolitical conflicts outside the borders of countries. Neoliberal policies, along with the post-Fordist economy, have created a situation in recent years that has widened social divisions within countries as well as on a global scale. The increase in these gaps in the social strata has caused internal crises in countries and on the other hand has involved many countries in widespread social protests. According to great thinkers such as Fukuyama, such social conflicts have led to the formation of reactive identities within countries. Many of the works and writings of political geographers today show the attention of prominent thinkers such as Claudio Minka and Anaji Scor who focused on Schmitt's political philosophy, and the formation of reactive identities in relation to politics and the distinction between friend and foe. They search for globalization and post-Fordist economics. The main question of the article is why Schmitt's political philosophy and especially the political category in relation to reactive identities are at the center of the world's political geographical discourses?