تبيين پارادايم‌هاي‌‌‌ رئاليسم و ليبراليسم در مناسبات هيدروپليتيكي

مسائل روزافزون هيدروپليتيكي به يكي از مسائل راهبردي در روابط ‌بين‌الملل تبديل شده‌اند. درخصوص آب هاي فرامرزي، اين مسائل به‌طور مستقيم تحت تأثير مناسبات سياسي و امنيتي بين دولت ها قرار مي‌‌گيرند كه مي توانند راهبردهاي سياستي و امنيتي دولت ها را تحت تأثير قرار دهند. در طول تاريخ، پارادايم هاي متفاوتي نسبت به مقوله مراودات هيدروپليتيكي وجود داشته است كه واكاوي آن‌ها از اهميت بسزائي برخوردار است زيرا نمايان‌گر آن است كه سياست‌ها و راهبردهاي اتخاذ شده در مناسبات هيدروپليتيكي ريشه در چه نگرشي دارند، داراي چه نواقصي هستند و چگونه مي توانند بهبود يابند. اين مقاله، با ماهيت بنيادينظري و روش توصيفيتحليلي به تبيين بازتاب پارادايم‌هاي رئاليسم و ليبراليسم و نظريات آن‌ها در مناسبات هيدروپليتيكي مي‌پردازد. نتايج مطالعات نشان مي دهد به‌ دليل وجود رابطه درهم‌تنيده‌ «سياست، امنيت، هويت و آب»، تحليل مناسبات هيدروپليتيكي نيازمند فراپارادايمي انديشيدن است زيرا هر پارادايم، تنها از زاويه اي خاص به اين مناسبات مي نگرد و انتخاب هر رويكرد مي‌تواند تأثير جدي بر نحوه تحليل روابط و تبيين راهبردهاي كشورها در مواجهه با مسائل هيدروپليتيكي در نظام بين‌الملل داشته باشد.