شماره ركورد :
1237611
عنوان مقاله :
The Origin of the Good and Our Animal Nature
عنوان به زبان ديگر :
سرچشمه خير و طبيعت حيواني ما
پديد آورندگان :
كرسگارد، كريستين ام. Harvard University, USA
تعداد صفحه :
23
از صفحه :
7
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
29
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
ارسطو , حيوانات , آگاهي و عملكرد , لذت گرايي , خير , كانت , ارزش هاي ذاتي
چكيده فارسي :
ما اصطلاح «خوب/خير» را در دو زمينه به‌كار مي‌بريم: 1) به عنوان عام‌ترين اصطلاح ارزشگذاري و 2) براي اشاره به اهداف غايي زندگي و عمل. من با اين پرسش آغاز مي‌كنم كه ما چه خوب/خير غايي و ارزشگذارانه بايد نسبت به يكديگر انجام دهيم؟ آيا ما اصطلاح يكساني بكار مي‌بريم، زيرا وقتي ما درباره خوب/خيرهاي غايي صحبت مي‌كنيم، در حال ارزيابي غايات و زندگي‌ها هستيم؟ اگر چنين است، چگونه اين كار را مي‌كنيم؟ اغلب چيزها بر اساس تناسب آنها با عملكردشان ارزشگذاري مي‌شوند؛ اما غايات و زندگي‌ها عملكردي ندارند. من در اينجا سه نظريه در باب خوب/خير غايي را مقابل هم قرار مي‌دهم: نظريه ارزش ذاتي، نظريه لذت‌گرايي و نظريه ارسطو كه خير غايي يك موجود را با عملكرد خوب آن تعريف مي‌كند و نوعي از خوبي/خير ارزشگذارانه است. نظريه ارسطو يك رابطه روشن‌كننده‌اي ميان خوبي/خير ارزشگذارانه و غايي پيشنهاد مي‌كند: يك موجود هوشمند وقتي كه بر اساس حالات آگاهانه‌اي كه عملكرد يا خوبي/خير ارزشگذارانه او را تعقيب مي‌كند، عمل مي‌كند، يك خير غايي دارد. بنابراين، طبيعت حيوان اين است كه يك خير غايي داشته باشد و چون [هميشه] حيواني وجود دارد، پس [همواره] اموري به عنوان خيرهاي غايي وجود دارند. اين نظريه وجود خيرهاي غايي را بدون هرگونه تمسك متافيزيكي به ارزش‌هاي ذاتي توضيح مي‌دهد.
چكيده لاتين :
We use the term “good” in two contexts: as the most general term of evaluation, and to refer to the final ends of life and action. I start from the question what evaluative and final goodness have to do with each other. Do we use the same term because when we talk about final goods, we are evaluating ends and lives? If so, how do we go about doing that? Most things are evaluated with respect to their fitness to perform their function, but ends and lives do not have functions. I contrast three theories of the final good: the intrinsic value theory, the hedonist theory, and Aristotle’s account, which identifies a being’s final good with its well-functioning, a form of evaluative goodness. Aristotle’s theory suggests an illuminating relationship between evaluative and final goodness: a conscious being has a final good when she functions by having conscious states that track, and so enable her to pursue, her functional or evaluative goodness. It is therefore the nature of an animal to have a final good, and there are such things as final goods because there are animals. This theory explains the existence of final goods without any metaphysical appeal to intrinsic values.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
تأملات اخلاقي
فايل PDF :
8458456
لينک به اين مدرک :
بازگشت