بررسي رابطه راهبردهاي تنظيم شناختي هيجاني و فرسودگي شغلي در دندانپزشكان شهر ايلام در سال 1398

زمينه و هدف: در زندگي همه افرادي كه داراي شغل هستند فرسودگي شغلي و استرس وجود دارد و به گونه‌هاي مختلف بر آن‌ها فشار رواني وارد مي‌كند و فرد را دچار هيجانات منفي، آشفتگي، نگراني و اضطراب مي‌نمايد. لذا تنظيم شناختي هيجان مي‌تواند نقش مهمي در مقابله با فرسودگي شغلي و سازگاري با وقايع استرس‌زاي زندگي ايفا كند. اين پژوهش با هدف بررسي رابطه بين راهبردهاي تنظيم شناختي هيجاني و فرسودگي شغلي در دندانپزشكان شهر ايلام انجام گرفت. روش بررسي: روش پژوهش حاضر توصيفي و از نوع همبستگي بود. جامعه آماري شامل كليه دندانپزشكان شهر ايلام در سال 1398 بود كه با روش نمونه گيري تصادفي ساده تعداد 81 نفر از دندانپزشكان شهر ايلام به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تنظيم شناختي هيجاني (CERQ-P) و پرسشنامه فرسودگي شغلي مسلش (MBI) بود. داده‌ها به وسيله نرم افزار SPSS22 در سطح آمار توصيفي توسط شاخص‌هاي ميانگين و انحراف استاندارد، و در سطح استنباطي توسط آزمون ضريب همبستگي پيرسون تجزيه و تحليل شدند. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه بين راهبردهاي تنظيم شناختي هيجاني سازگارانه و فرسودگي شغلي در دندانپزشكان رابطه منفي و معكوس معني‌داري وجود دارد (P 0.000, 0.862=r). همچنين بين راهبردهاي تنظيم شناختي هيجاني ناسازگارانه و فرسودگي شغلي در دندانپزشكان رابطه مثبت و مستقيم معني‌داري وجود دارد (r=0.829, P 0.000). نتيجه ‌گيري: با توجه به نتايج اين پژوهش، به نظر مي‌رسد دندانپزشكان به منظور پيشگيري و كاهش فرسودگي شغلي، بايد بيشتر به مؤلفه‌هاي تنظيم هيجاني و هيجانات اهميت بدهند.