عنوان مقاله :
مقايسه اثربخشي درمان مبتني بر شفقت و واقعيت درماني بر خودكارآمدي بيماران مبتلا به مالتيپل اسكلروزيس
پديد آورندگان :
شمس ، گلشيد دانشگاه آزاد اسلامي واحد بينالملل كيش - گروه روانشناسي , پاشنگ ، سارا دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج - گروه روانشناسي عمومي , صداقت ، مستوره دانشگاه آزاد اسلامي واحد سمنان - گروه روانشناسي
كليدواژه :
شفقت درماني , واقعيت درماني , خودكارآمدي , بيماران اماس.
چكيده فارسي :
هدف: با توجه به مشكلات خلقي و عاطفي بيماران مبتلا به ام اس، هدف پژوهش حاضر بررسي و مقايسه اثربخشي واقعيت درماني و درمان مبتني بر شفقت برافزايش خودكارآمدي در بيماران مبتلابه ام اس بود. روش ها: اين پژوهش از نوع نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون پس آزمون با گروه كنترل و نمونه آماري شامل 45 نفر از بيماران مبتلابه مالتيپل اسكلروزيس مراجعه كننده به مراكز درماني شهر اصفهان در سال 1399 بود كه به روش نمونه گيري در دسترس از جامعه پژوهش انتخاب و با جايگزيني تصادفي در گروه هاي آزمايش و كنترل (15=n) قرار گرفتند. گردآوري داده ها با پرسشنامه خودكارآمدي Sherer و همكاران نجام شد و تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون مدل آميخته با اندازه گيري تكراري انجام شد. نتايج: نتايج اثر تعاملي گروه زمان بر خودكارآمدي (91.845=F) در سطح (P-Value 0.01) معنادار بود و شفقت درماني و واقعيت درماني به صورت معنادار خودكارآمدي را در گروه هاي آزمايش تحت تأثير قرار دادند. تفاوت ميان گروه هاي آزمايش و كنترل از نظر ميانگين خودكارآمدي، در مراحل پس آزمون و پيگيري نسبت به پيش آزمون (6.768=F) در سطح (P-Value 0.01) معنادار بود. اين تغييرات در ميانگين خودكارآمدي گروه كنترل در سه مرحله آزمون چشم گير نبود. بين اثربخشي شفقت درماني و واقعيت درماني در افزايش خودكارآمدي بيماران مبتلا به مالتيپل اسكلروزيس تفاوت معناداري وجود نداشت (3.400=MD، 0.429=PValue). نتيجه گيري: شفقت درماني و واقعيت درماني مي توانند خودكارآمدي را در بيماران مبتلا به مالتيپل اسكلروزيس به طور معناداري افزايش دهند، ولي ميزان اثربخشي آن ها بر افزايش خودكارآمدي يكسان است و معنادار نيست.