هفت وجه تجربه سواد اطلاعاتي براس و پيچيدگي وظيفه كاري: بررسي مروري

مقدمه: با افزايش پيچيدگي وظيفه كاري، به دليل رفتار متفاوت اطلاعاتي (يعني تنوع و پيچيدگي نياز اطلاعاتي، سخت‌گيري‌ها در كسب اطلاعات، توجه به منابع اطلاعاتي شفاهي، تعامل و تبادل اطلاعات با همكاران)، تجربه سواد اطلاعاتي كه فراتر از دسترسي و استفاده از اطلاعات است، و بر مهارت در كسب و بهره‌گيري از اطلاعات، به منظور پاسخگويي به مشتريان و تبادل اطلاعات با ديگر همكاران و بهره‌دهي اطلاعات در محيط كار تمركز دارد، اهميت پيدا مي‌كند. هدف: پرداختن به نقش تجربه سواد اطلاعاتي افراد در محيط كار بر حسب پيچيدگي وظيفه كاري در متون هدف مقاله مروري حاضر است است. روش‌شناسي: پژوهش كيفي حاضر از نوع توصيفي است كه با مرور محتوا انجام شد. براي پرداختن به هدف مقاله، منابع مرتبط گردآوري و با روش و رويكرد كتابخانه‌اي مورد بررسي قرار گرفتند. در اين پژوهش از روش نظرورزي يا جستار نظرورزانه به منظور بسط و گسترش انديشه‌اي مهم اما توجه نشده در متون مرتبط با موضوع پژوهش استفاده شد. يافته‌ها: با پيچيدگي وظايف كاري، وابستگي به اطلاعات بيشتر و تجربه سواد اطلاعاتي اهميت بيشتري پيدا مي‌كتد. هر چه پيچيدگي بيشتر شود، وجوه بيشتري از سواد اطلاعاتي در محيط كار لازم است؛ همچنين با بررسي تعاريف سواد اطلاعاتي، تعداد معدودي از آن‌ها سواد اطلاعاتي را براي بهره‌گيري در محيط كاري تعريف كرده بودند و هر كدام نيز با توجه به هفت وجه تجربه‌سواد ‌طلاعاتي براس (1999)، كه سواد اطلاعاتي را در محيط كار مورد توجه قرار داده است، به تمام وجوه توجه نكرده بودند.نتيجه‌گيري: دستيابي به مهارت و تجربه در سواد اطلاعاتي توسط كاركنان در محيط‌هاي كاري و حرفه‌اي سبب تبديل آنان به افرادي شايسته و موفق مي‌شود. مديران و كاركنان بايد بتوانند علاوه بر برخورداري از سواد اطلاعاتي مناسب با بهره‌گيري از هفت وجه تجربه سواد اطلاعاتي و پرورش و تقويت ذهني قادر به سازگاري با تغييرات روزافزون در محيط‌هاي شغلي شوند و سبب بقاء و پيشرفت سازمان گردند.