شماره ركورد :
1240165
عنوان مقاله :
بررسي ميزان اثربخشي مولفه هاي رشد اخلاقي بر تربيت اخلاقي دانش آموزان دوره متوسطه (مطالعه موردي:آموزش و پرورش استان مازندران)
پديد آورندگان :
مصدقي نيك، فاطمه دانشگاه آزاد اسلامي واحد اراك - گروه فلسفه تعليم و تربيت، مركزي، ايران , سليمانپور، جواد دانشگاه آزاد اسلامي واحد تنكابن - گروه علوم تربيتي، مازندران، ايران , جلالوندي، مهناز دانشگاه آزاد اسلامي واحد اراك - گروه مديريت آموزشي، مركزي، ايران
تعداد صفحه :
8
از صفحه :
55
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
62
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
اخلاق , رشد اخلاقي , دانش آموزان دوره متوسطه , تربيت اخلاقي , آموزش و پرورش , مازندران
چكيده فارسي :
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر شناسايي مؤلفه‌هاي تأثيرگذار رشد اخلاقي و تبيين سهم هر يك از مؤلفه‌هاي تأثيرتأثيرگذار بر تربيت اخلاقي دانش‌آموزان دوره متوسطه استان مازندران است. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر از نظر هدف كاربردي و از نظر روش در گروه پژوهش توصيفي_زمينه‌يابي است. به-منظور گردآوري اطلاعات از دو روش اسنادي (كتابخانه‌ها و پايان‌نامه، سايت‌هاي اينترنتي) و ميداني (توزيع و تكميل پرسش‌نامه محقق‌ساخته) با مراجعه به منطقه مورد مطالعه و توسط افراد نمونه، اقدام شد. جامعه آماري پژوهش شامل كليه مديران و معلمان شاغل در آموزش و پرورش (15156 نفر) و كليه كارشناسان و متخصصان دانشگاه‌هاي استان مازندران در رشته‌‌هاي زيرمجموعه رشته علوم تربيتي (75 نفر) مي‌باشند. حجم جامعه آماري بر اساس جدول كرجسي-‌مورگان در بين معلمان و كارشناسان آموزش و پرورش 320 نفر و تعداد متخصصان شاغل در دانشگاه‌هاي استان مازندران 59 نفر به روش نمونه‌گيري تصادفي طبقه‌اي انتخاب شد. تجزيه و تحليل داده‌هاي پژوهش در بخش كيفي با كمك روش دلفي و در بخش كمي شامل تحليل عاملي از نوع اكتشافي به هدف پيدا كردن متغيرهاي مكنون و تحليل عاملي تأييدي با برازش مدل نهايي است. يافته‌ها: يافته‌هاي حاصل از تحليل داده‌ها نشان مي‌دهد؛ كليه مؤلفه‌هاي پژوهش داراي اثر مثبت و معناداري بر رشد تربيت اخلاقي دانش‌آموزان برخوردارند. نتيجه‌گيري: بر اساس نتايج پژوهش حاضر، مؤلفه حكمت با ضريبي معادل 8/83 درصد بيشترين تأثيرتأثيرگذاري و مؤلفه عقل‌گرايي با 7/4 درصد از كمترين تأثيرتأثيرگذاري بر تربيت اخلاقي دانش‌آموزان دوره متوسطه برخوردار است.
چكيده لاتين :
Purpose: The aim of this study was to evaluate the effectiveness of therapy based on acceptance and commitment to improve academic performance and reduce academic procrastination of students with academic failure in Abadan University of Medical Sciences in the academic year 2018-2019. Method and Material: The method of the present study was quasi experimental-field and by pre-test and post-test plan type with control group. The research sample using Cochran’s sample volume determination formula included 60 people who were selected voluntarily and divided into one experimental group and one control group by random permutation method (30 experimental group and 30 control group). The pre-test student version (PASS) was performed from both groups by the Dortaj scale of academic performance (2004) and the academic procrastination of Solomon and Rothblum, and the experimental group was exposed to an independent variable (therapy based on acceptance and commitment) for 8 sessions of 60-90 minutes. Then post-test was performed from both groups. Multivariate analysis of variance (Manqua) was used to analyze the data. Finding: The results obtained at a significance level of p <0.01 showed that therapy based on acceptance and commitment led to the academic performance growth and reduced academic procrastination in the experimental group. Conclusion: Acceptance and commitment-based therapy is effective in increasing the academic performance of students with academic failure.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
سبك زندگي اسلامي با محوريت سلامت
فايل PDF :
8461380
لينک به اين مدرک :
بازگشت